استاد: حجتالاسلام والمسلمین رضا اسلامی
چکیده:
دادوستد میان فقه و علوم انسانی در حیطههای مختلف است: حیطۀ مبانی، اهداف، مسایل، روشها، استناد علمی، موضوعشناسی، مدیریت اجتماعی، ساخت تمدنی، پیشرفت جامعه که استاد بیشتر به روشها اشاره کردند. استاد بر آن است که علوم انسانی را میتوان با روش اجتهادی و فقهی بازتعریف کرد. مثلاً میگوید مدیریت اسلامی بدون فقه نداریم و حتی بالاتر اینکه اصلاً علوم انسانی بدون اجتهاد (مرادش روش اجتهادی است) نداریم.
از باب مثال در دانش تاریخ میگوید: من نمیخواهم بگویم دایرۀ علوم اسلامی کجاست؟ اینکه مشخص است. من میخواهم بگویم آیا روش اجتهادی همینجا هم میتواند بیاید مچ یک مورخ را بگیرد و بگوید آقای مورخ! چرا حدسی صحبت میکنی؟ چرا یکچیزی که در حد اثبات ظنی است تو بهصورت اثبات قطعی به مردم میگویی؟
بنابر دیدگاه استاد، روش اجتهاد میآید حتی تاریخ را منظم میکند و میگوید وقایع تاریخی را به یک روش صحیح باید به گردن گرفت که صواب و ناصواب، صدق و کذبش معلوم شود. به نظر استاد، اِعمال روش اجتهادی در علوم به بازگشتشان در مسئلۀ ظن عام و ظن خاص است و یک مجتهد (و یا محقق فقهپژوه) میتواند دلیلش را به قطع (حجت) برساند.
او بر آن است که روش اجتهادی را در تمام علوم انسانی باید اِعمال کنیم و اگر اعمال نکنیم این علوم انسانی، علوم انسانیِ اسلامی نیست. و این کار مجتهدان است یا کار محقق فقهپژوه که استنباطها را از مجتهدان بگیرد و کنار هم بچیند و نتایج را نشان دهد.
دریافت متن کامل نشست – فرآوری و ارجاع دهی شده