خانه / هنر، رسانه و ادبیات (صفحه 2)

هنر، رسانه و ادبیات

غزل مثنوی (فصل دوم کتاب حنجره های جاری جلد ۳)

برای عماد مغنیه   آتش گرفت دود سیاهی بلند شد ترکش میان جمجمۀ کوچه بند شد   یک اتفاق از لب تقدیرمان چکید زخمی شد و تمام تن شهر را درید   خورشید تا غروبِ همین قصه صبر کرد بغضش شکست ترس خودش را که قبر کرد –   گل‌های …

توضیحات بیشتر »

غزل مثنوی (فصل دوم کتاب حنجره های جاری جلد ۲)

مرگ یک شاعر   فکر کردن به مرگِ یک شاعر ساعت شیش‌و‌نیم ِ بعد از تو چه بگو ییمِ بی سرانجامی چه روایت کنیمِ بعد از تو   فکر کردن به مرگِ یک شاعر این که شعرش یتیم خواهد شد همۀ روزهای بعد از او چه روایت کنیم خواهد شد …

توضیحات بیشتر »

غزل مثنوی (فصل دوم کتاب حنجره های جاری جلد ۱)

پیراهن پیراهنت از دامن صد آینه لبریز پیراهن تو هست همان آیۀ آخر در گیر زبان غزل خستۀ ذهنت هر روز من از مردمم از لطف تو بهتر   گم می‌کنم آغوش نفس‌های خودم را هربار که رد می‌شوی از شانۀ خورشید می‌آیی و این‌بار تو مشغول رسیدن تا فکر …

توضیحات بیشتر »

همون دو کلمه

نویسنده: علی مختاریان داشتی در خیابان پرسه می‌زدی. ساعت شش یا هفت، شایدهم نه بود. هوا هنوز تاریک‌تاریک نبود. انگار خورشید تازه رفته بود. هنوز ته مانده‌ای از نورش مانده بود. شاید هم نور لامپ‌های خیابان بود که تو را می‌فریفت. به قهوه‌خانه رفتی، چون عادت داشتی نشسته سیگارت را …

توضیحات بیشتر »

مثنوی (فصل سوم کتاب حنجره های جاری جلد ۱)

خواب دیدم… خواب دیدم بدنم ثابت و بی‌جان شده است مرده‌ام رخت عزا بر تن خویشان شده است   سدر و کافور کنارم و تنم عریان بود زندگی طی شده و نوبت قبرستان بود   روی تابوت نشاندند و مرا می‌بردند یا رب این‌ها بدنم را به کجا می‌بردند؟!   …

توضیحات بیشتر »

نفرین مورچه

نویسنده: رضا وحید پسرم را نگاه می‌کردم که با جدیّت، مشغول خواندن درس‌هایش بود. فردایش امتحان ثلث دوم داشت. می‌خواند، می‌نوشت، ناگهان خواند دیگر ننوشت. از جای خود بلند شد و به طرفم دوید. پایش به فرش گیر کرد و با صورت افتاد. اگر کتاب دستش نبود حتما دستش را …

توضیحات بیشتر »