آن سوی غزل آن سوی غزل گوشۀ طاق افتادی آیینه شدی و اتفاق افتادی با این که شبیه لاله خاضع بودی باکوه به یک سبک و سیاق افتادی سیدابوالفضل مبارز شق القمر شقالقمر، اعجاز بلند آمده بود در آتش و خون دلش سپند آمده بود از آنهمه ایثار …
توضیحات بیشتر »رباعی و دوبیتی (فصل ششم کتاب حنجره های جاری جلد ۱)
بال کبوتر آن شب که گل ستاره پرپر میشد خورشید به اشک خون شناور میشد در ماتمت ای پیمبر رحمت و نور افلاک پر از بال کبوتر میشد مصطفی جلیلیان مصلحی بی تو چراغ لالهها زرد است بی تو نگاه آرزو سرد است بی تو دل هفت …
توضیحات بیشتر »