روشهای تربیتی فرزند از دیدگاه اسلام
نویسنده: فاطمه مختاری
مقدمه
شالوده جامعه سالم را تعلیم و تربیت درست شکل میدهد. پدر و مادر برای تربیت فرزندان باید روشهای تربیتی را بهکار گیرند.
انتخاب روش صحیح و نتیجه بخش در تعلیم و تربیت، امری ضروری است. قرآن کریم میفرماید: } لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقی وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها {[۱]؛ « نیکی در آن نیست که بجای استفاده از درها برای ورود به خانه از پشت خانهها و بیراههها وارد شوید، نیکویی آن است که پارسا باشید و از در خانهها وارد شوید». این آیه به این نکته اشاره میکند که هر کار روش ویژهای دارد که باید مورد توجه قرار گیرد[۲].
مسأله تربیت نیز از این امر برکنار نیست و پدر و مادر و مربیان کودک باید از روشهای تربیت اسلامی بهره گیرند. در این مقاله به تبیین برخی از این روشها از دیدگاه اسلام خواهیم پرداخت.
ضرورت و اهمیت بحث زمانی روشن میگردد که پدر و مادر و مربی کودک میتوانند با بهکارگیری روشهای اسلامی از بسیاری از مشکلات اخلاقی و مفاسد در جامعه پیشگیری نمایند و زمینههای موفقیت فرزندان خود را در تمامی ابعاد زندگی فراهم کنند.
تربیت
تربیت در لغت به معنای پروراندن کودک است[۳] و در اصطلاح عبارت است از فراهم کردن زمینهها و عوامل برای به فعلیت رساندن و شکوفا کردن استعدادهای انسان در جهت مطلوب. ماده[۴] تربیت در قرآن در دو مورد به کار رفته است:
الف- } وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا {[۵]؛ «و بگو پروردگارا همانگونه که آنها مرا در کودکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده». منظور از تربیت در این آیه پروراندن قوای مادی و معنوی است.
ب- } أَلَمْ نُرَبِّکَ فِینَا وَلِیدًا وَلَبِثْتَ فِینَا مِنْ عُمُرِکَ سِنِی {[۶]؛ «آیا ما تو را در کودکی پرورش ندادیم و سالهایی از زندگیت را در میان ما نبودی». تربیت در این آیه، در مورد امور جسمانی انسان به کار رفته است[۷].
روشهای تربیت فرزند
تربیت آنگاه به ثمر مینشیند که شیوههای درست و مناسب در آن بهکار گرفته شود.[۸] برخی از مهمترین روشهای تربیتی در اسلام عبارتند از:
روش گفتاری؛ در این روش، پدر و مادر و مربیان با استفاده از گفتار و بیان خویش به تربیت کودک اقدام میکنند که شامل شیوه گفتار مستقیم و غیر مستقیم است.
الف) گفتار مستقیم
یکی از شیوههای تربیتی، آموزش مستقیم است که بیشتر به صورت گفتاری صورت میگیرد. بسیاری از امور اخلاقی، علمی و اجتماعی جز از طریق آموزش مستقیم گفتاری آموخته نمیشوند[۹].
روش آموزش مستقیم در موارد زیر کاربرد دارد:
- آموزش معارف دینی؛ پیامبر اکرم(ص)فرمودند: «عَلِّمُوا اَولادِکُم الصَّلَاه إِذَا بَلَغُوا سَبْعا»[۱۰]؛ «به فرزندانتان هنگامی که به هفت سالگی رسیدند نماز را بیاموزید». ۲٫ موعظه و نصحیت؛ حضرت علی(ع)به فرزندش امام حسن مجتبی(ع) فرمود: «أَحْیِ قَلْبَکَ بِالْمَوْعِظَى»[۱۱]؛ دلت را با موعظه زنده کن».
ب) گفتار غیر مستقیم
آموزش ارزشهای دینی تا حدود ۶سالگی به صورت گفتار مستقیم صورت میگیرد، زیرا کودکان تا این سن مقاومت چندانی در مقابل آموزههای دینی ندارند؛ اما از این سن به بعد با توجه به افزایش مقاومت روانی آنان، باید از شیوه القای غیر مستقیم استفاده کرد[۱۲]. برخی از راهکارهای گفتار غیر مستقیم عبارتند از:
۱- داستان؛ داستان و قصه بهصورت غیر مستقیم در اعماق روح خواننده و شنونده تأثیر میگذارد و عواطف و احساسات را تحت تأثیر قرار میدهد[۱۳]. آیات زیادی از قرآنکریم بیانگر داستانهای پیامبران و تلاش آنها در هدایت مردم و اصلاح امور دنیوی و اخروی آنهاست[۱۴].
۲- شعر؛ با استفاده از شعرهای ساده و دور از صناعات پیچیده ادبی، میتوان ارزشهای دینی بسیاری را به کودک آموخت. شعر پس از حفظ شدن به تدریج تبدیل به ملکه میشود[۱۵]. حضرت زهرا(س) خطاب به امام حسن(ع) این شعر را میخواندند:
أَشْبِهْ أَباکَ یَا حَسَنُ وَاعْبُدْ إِلَهاً ذَا مِنَنٍ |
وَاخْلَعْ عَنِ الْحَقِّ الرَّسَنَ وَ لَاتُوالِ ذَالْإِحَن[۱۶] |
۳- رسانههای گروهی؛ رسانههای گروهی را میتوان به دو دسته صوتی ـ تصویری و مکتوب تقسیم نمود.
رسانههای صوتی ـ تصویری مانند رادیو، تلویزیون، بازیهای رایانهای، نوارها، سیدیهای و… است که به صورت غیرمستقیم بر تربیت فرزندان تأثیرات شگرفی میگذارند.[۱۷] امروزه تأثیرگذاری تلویزیون نسبت به دیگر رسانههای جمعی بیشتر است[۱۸].
به گزارش متخصصان، کودکان ایرانی بیشتر از کودکان کشورهای پیشرفته مانند آمریکا، فرانسه، انگلیس و ژاپن به تماشای برنامههای تلویزیون علاقمند هستند. بر اساس آمار (سال ۱۳۸۴) در ایران ۴۰% تماشاکنندگان برنامههای تلویزیون، کودک و۳۰% نوجوانان میباشند[۱۹].
روش الگویی؛ در این روش از فرد یا افرادی که دارای رفتار مطلوب هستند، به عنوان سرمشق و الگو استفاده میشود تا از رفتار آنها پیروی شود.[۲۰] در آیات زیادی از قرآن کریم الگوهای شایسته معرفی شدهاند. پیامبر اکرم(ص) در اینباره میفرمایند: «کُونوا دُعَاه النّاس بِأَعْمالِکُمْ وَ لا تَکُونُوا دُعَاه بِألْسِنَتِکُمْ»؛[۲۱] «مردم را با رفتار خود راهنمایی و تربیت کنید نه فقط با زبانهای خود». بر این اساس پدر و مادر باید الگوهای رفتاری زنده و مناسبی برای فرزندانشان باشند.
امروزه یکی از مهمترین الگوهای کودکان، شخصیتهای برنامههای تلویزیونی هستند که با ایجاد رابطه عاطفی مناسب در نظر کودکان، بر تربیت آنان تاثیر میگذارند. پدر و مادر میبایست با استفاده از روش الگویی، فرزندان خود را به سمت الگوهای سالم جهت دهی نمایند و برای دیدن برنامههای مفید و فیلمهای آموزنده، آنان را تشویق کنند.
روش محبت؛ محبت در لغت به معنای دوست داشتن است و در مقابل بغض و کینه داشتنقرار میگیرد.[۲۲] محبت بر دو نوع است:
محبت عاقلانه و منطقی که مقرون به منطق و موافق با مصلحت است[۲۳] وبه معنای در نظر نگرفتن مصلحت فرزندان در عمل کردن به خواستههایشان است.
محبت از دیدگاه اسلام میبایست موافق مصلحت و خیر و سعادت باشد. نیز باید توجه کرد که در این محبت کردن، مصلحت فرد به تنهایی مورد توجه نیست، بلکه مصلحت جامعه باید در نظر گرفته شود.[۲۴]
آثار محبت
محبت، یکی از نیازهای اساسی انسان است مانند نیاز به آب و غذا. برخی از تاثیرات محبت عبارتند از:
- تربیت صحیح و متعادل تربیت شونده؛
- ایجاد تعادل روحی در تربیت شونده؛
- سلامت جسمی؛
- آموزش محبت به تربیت شونده؛
- ایجاد علاقه نسبت به محبتکنندگان؛
- مصونسازی متربی از انحراف.[۲۵]
شیوههای محبت
برخی از مهمترین روشهای عملی محبت و مهرورزی به فرزندان عبارتند از:
الف) نوازش کردن؛ در سیره پیامبر اکرم(ص) آمده است که حضرتش به هنگام صبح، دست نوازش بر سر فرزندان و نوههای خود میکشید[۲۶].
ب) بوسیدن؛ امام صادق(ع) از رسول خدا(ص)نقل فرمودند که: «مَنْ قَبَّلَ وَلَدَهُ، کَتَبَ اللهُ عَزَّ و جَلَّ لَهُ حَسَنَى»؛[۲۷] «هر کس فرزند خود را ببوسد، خداوند برای او نیکویی مینویسد».
ج) همبازی شدن با کودک؛ رسول خدا(ص)امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را بر دوش خود سوار میکردند و به آنها میفرمودند: خوب مرکبی دارید! و شما سوارکاران خوبی هستید. «و قال نعم المطی مطیکما و نعم الراکبان انتما»[۲۸].
روش تکریم شخصیت
استاد شهید مرتضی مطهری، محور اخلاق اسلامی را کرامت انسان میداند. تکریم و احترام به شخصیت، از جمله نیازهای طبیعی و اساسی هر انسان است. اگر این نیاز طبیعی برآورده شود، آدمی احساس آرامش میکند و اعتماد به نفس در او تقویت میشود. علاوه بر این، اگر شخص ، مورد تکریم قرار بگیرد، متقابلاً به شخصیت دیگران احترام میگذارد و آنان را مورد تکریم قرار میدهد.
همه افراد بهویژه کودکان نیازمند تکریم و احترام هستند؛ از اینرو، اسلام نسبت به تکریم شخصیت افراد تأکید فراوان کرده است. از پیامبر اکرم(ص)نقل شده است که فرمود: «اَکْرِمُوا أَوْلَادَکُمْ وَ أَحْسِنُوا آدابَهُمْ، یُغْفَرْلَکُمْ»[۲۹]؛ «فرزندانتان را گرامی بدارید و آداب نیکو به آنان بیاموزید تا گناهانتان آمرزیده شود»[۳۰].
شیوههای تکریم شخصیت
مهمترین شیوههای تکریم عبارتنداز:
- انتخاب نام نیکو؛ حضرت ابوالحسن(ع)میفرماید: «أَوَّلُ مَا یَبَرُّ الرَّجُلُ وَلَدَهُ أَنْ یُسَمِّیَهُ بِاسْمٍ حَسَنٍ فَلْیُحْسِنْ أَحَدُکُمُ اسْمَ وَلَدِهِ»[۳۱]؛ «نخستین نیکی مرد نسبت به فرزندش این است که بر او نامینیکو نهد».
- سلام کردن به کودکان؛ پیامبر اکرم(ص)فرمودند: «خَمْسٌ لَا أَدَعُهُنَّ حَتَّی الْمَمَات … وَ التَّسْلِیمُ عَلَی الصِّبْیَانِ لِتَکُونَ سُنَّى مِنْ بَعْدِی»[۳۲]؛ «پنج چیز است که تا هنگام مرگ، آنها را ترک نخواهم کرد … و سلام کردن بر کوکان تا پس از من به عنوان سنت باقی بماند».[۳۳]
- مشورت؛ مشورت با فرزندان در مسائل گوناگون خانوادگی و نظرخواهی از آنان در مباحث علمی و اجتماعی، به تدریج تواناییهای بالقوه آنها را آشکار میسازد و آنان را در اداره امور زندگی در آینده آگاه و توانمند میگرداند.[۳۴]
- وفای به عهد؛ پیامبر اکرم(ص)میفرمایند: «أَحِبُّوا الصِّبْیَانَ وَ ارْحَمُوهُمْ وَ إِذَا وَعَدْتُمُوهُمْ شَیْئاً فَفُوا لَهُمْ فَإِنَّهُمْ لَا یَدْرُونَ إِلَّا أَنَّکُمْ تَرْزُقُونَهُمْ»؛[۳۵] «کودکان را دوست بدارید و به آنها اظهار محبت کنید، و هنگامی که به آنها وعدهای دادید، وفا کنید، زیرا آنها روزی خود را به دست شما میبینند».
روش تشویق؛ تشویق در لغت به معنای برانگیختن و به شوق آوردن است[۳۶] و سخن یا عملی است که به وسیله آن از فعل فاعل قدردانی میشود و او را برای تکرار آن عمل، مشتاقتر میکند. تشویق در ضمن، دیگران را نیز به انجام آن عمل بر میانگیزد.
در آیاتی از قرآن کریم به این روش اشاره شده است:
} وَمَا جَعَلَهُ اللّهُ إِلاَّ بُشْرَی وَلِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُکُمْ {[۳۷]؛ «خداوند قرآن را جز مایه بشارت و برای آنکه دلهایشان به آن آرام و اطمینان گیرد، قرار نداده است».
شیوههای تشویق:
الف) توجه عاطفی؛ نگاه محبتآمیز، لبخند، تغییر حالت چهره به نشانه خشنودی، بوسیدن، در آغوش گرفتن و هرگونه احساس تأیید و ملاطفت از سوی پدر و مادر، در تشویق کودک و ایجاد احساس مثبت در او نقش موثری دارد[۳۸].
ب) تشویق زبانی؛ تعریف و تمجید و قدردانی زبانی، ابزار ساده و کمهزینهای است که میتواند کودک را به رفتارهای مناسب سوق دهد. بسیاری از پدر و مادرها در تشویق کودکانشان کوتاهی میکنند و همین امر، گاه کودک را در ارائه رفتار مناسب مردد میسازد. در مقابل، برخی نیز از تشویق زبانی به اندازه و بهجا استفاده نمیکنند و در این امر زیادهروی مینمایند. اینگونه تشویقها به تدریج تأثیر خود را از دست خواهد داد و باعث بالا رفتن توقع کودک خواهد شد.[۳۹].
ج) تشویق عملی؛ دادن جایزه و هدیه، رفتن به گردش و تفریح و اجازه بازی و بیرون رفتن با دوستان، از جمله موارد تشویق عملی است که متناسب با سن کودک میتوان آنها را به کار بست.[۴۰]
روش تنبیه؛ تنبیه در لغت به معنای آگاه کردن، بیدار کردن و هوشیار ساختن است[۴۱] و در اصطلاح عبارت است از مجازات کسی که کار ناپسندی را انجام داده است با هدف جلوگیری از تکرار آن.
تنبیه بهطور کلی بر دو قسم است:
۱- کارهای دردآوری که بهصورت مستقیم بر بدن انسان اثر میگذارند مانند کتک زدن و شکنجههای جسمانی که از آن با عنوان تنبیه بدنی یاد میشود.
۲- رفتارهایی که با هدف مجازات انجام میگیرند و موجب ناراحتی انسان میشوند اما بر بدن اثری ندارند، مانند قهر، تندی و خشنوت، توبیخ و نکوهش و … که به آنها تنبیه غیر بدنی میگویند.[۴۲]
تنبیه غیر بدنی بر تنبیه بدنی مقدم است و شامل مراحلی همچون بیتوجهی و بیاعتنایی، استفاده از حالات چهره برای ابراز نارضایتی و ناراحتی،[۴۳]تحریک عواطف و احساسات،[۴۴]استفاده از گفتارهای کنایی و اشارهای، اعمال حساب شده محرومیتهای مختلف،[۴۵] قهر کردن «البته باید کوتاه باشد»،[۴۶]و جریمه کردن میشود.
تنبیههای غیر بدنی گرچه، ضعیفتر و کمزیانتر از تنبیههای بدنی هستند، اما بیزیان هم نیستند. به همین دلیل تا ضرورت اقتضا نکند، نباید از آنها استفاده کرد[۴۷].
موارد جواز تنبیه بدنی
در تعالیم اسلامی در برخی موارد، تنبیه بدنی مجاز دانسته شده است که عبارتند از:
الف) تربیت و هدایت کودک؛ امام صادق(ع) فرمودند:«أَدِّبِ الْیَتِیمَ مِمَّا تُؤَدِّبُ مِنْهُ وَلَدَکَ وَ اضْرِبْهُ مِمَّا تَضْرِبُ مِنْهُ وَلَدَکَب»[۴۸]؛ «آنگونه که فرزند خود را ادب میکنی کودک یتیم را نیز ادب کن و بهخاطر انجام هر عملی که فرزندت را کتک میزنی، کودک یتیم را در همان مورد کتک بزن».
ب) ادای واجبات دینی؛ رسول خدا(ص)فرمودند: «علموا الصبی الصلاه ابن سبع سنین و اضربوه علیها ابن عشر سنین»[۴۹]؛ «به کودکان در سنّ هفتسالگی نماز بیاموزید و در دوازده سالگی [در صورت سستی در نماز] او را تنبیه کنید».
ج) ارتکاب کبیره؛ برخی فقها در مورد ارتکاب کبیره توسط اطفال، تنبیه بدنی ایشان را مجاز دانستهاند که آیت الله بروجردی از آن جمله است.[۵۰]
نتیجه
در اسلام، تربیت از جایگاه و اهمیت والایی برخوردار است و پدر و مادر برای موفقیت در این امر باید روشهای صحیح تربیتی را فراگیرند.
بسیاری از مشکلات و انحرافات اخلاقی و تربیتی عصر حاضر از عدم بهرهگیری از روشهای تربیتی صحیح ناشی میشود. پدر و مادر و مربیان ناآگاهانه تربیت را در روشهای مستقیم تربیتی (گفتار مستقیم و تنبیه) محصور میکنند و خود و فرزندانشان را از روشهای تربیتی صحیح و اسلامی محروم میکنند.
در نظام تربیت اسلامی به تفاوتهای فردی و شخصیتی توجه شده است تا پدر و مادر بتوانند با به کارگیری روشهای تربیتی متناسب با روحیه و شخصیت هر فرد، در این امر مهم موفق گردند.
بنابراین به کارگیری روشهای تربیتی علاوه بر اینکه والدین را در تربیت هر چه بهتر فرزندان موفق میگرداند، امری اجتناب ناپذیر میباشد.
فهرست منابع
- قرآن کریم
- نهجالبلاغه، ترجمه محمد دشتی، چاپ دهم، متشرقین، قم، ۱۳۸۰٫
- ابن بابویه، محمد (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا، جهان، بی جا، ۱۳۷۸٫
- اسکندری، علیاکبر، والدین بیست بیست والدین در اتخاذ بهترین پدر و مادر نمره شما چند است، رستگار، چاپ دوم، مشهد، ۱۳۸۷٫
- امینی، ابراهیم، اسلام و تعلیم و تربیت، دفتر، قم، ۱۳۸۴٫
- انصاری، عذرا، جلوههای رفتاری حضرت زهرا(س)، چاپ دوم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۷۳٫
- برومند، مهدی، شیوههای تعلیم در قرآن و سنت، کتاب مبین، رشت، ۱۳۸۱٫
- حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعى الی تحصیل مسائل الشریعى، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، بی جا، بیتا.
- داوودی، محمد، نقش معلم در تربیت دینی، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، قم، ۱۳۸۰٫
- دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، ج۴، بی نا، بی جا، بی تا.
- دهنوی، حسین، نسیم مهر (پرسش و پاسخ تربیت کودک و نوجوان)، محدث، چاپ نوزدهم، قم، ۱۳۸۶٫
- رحمانی، علی، پرسشها و پاسخهای تربیتی، مؤلف، قم، ۱۳۷۸٫
- رضایی، موسی، خانواده و نگرش نو به تعلیم و تربیت فرزندان، دانشپرور، تهران، ۱۳۸۷٫
- روحانینژاد، حسین، تعلیم و تربیت اسلامی، کوثر غدیر، بیجا، ۱۳۸۲٫
- سالاریفر، محمدرضا، درآمدی بر نظام خانواده در اسلام، هاجر، قم، ۱۳۸۵٫
- شکوفی یکتا، محسن، تعلیم و تربیت اسلامی و مبانی و روشها، تهران، ۱۳۶۶٫
- شهرآشوب، محمد، مناقب آل ابیطالب، مؤسسه علامه، قم، ۱۳۷۹٫
- طباطبایی، محمد، سنن النبی(آداب و سنن پیامبر(ص))، ترجمه حسین استاد ولی، پیام آزادی، تهران، ۱۳۷۹٫
- طبسی، محمدجواد، حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت، موسسه بوستان کتاب، چاپ دوم، قم، ۱۳۸۳٫
- عطاران، محمد، آراء مربیان بزرگ مسلمان درباره کودک، مدرسه، تهران، ۱۳۶۶٫
- فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، الجزء الثالث،
- قائمی، علی، تربیت و بازسازی کودکان، امیری، چاپ نهم، قم، ۱۳۷۴٫
- ـــــــــــ، نقش مادر در تربیت، امیری، چاپ هفتم، تهران، ۱۳۷۰٫
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن،تهران، ۱۳۷۵٫
- کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، اسلامیه، چاپ چهارم، تهران، ۱۳۶۲٫
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعى لدرر اخبار الائمه الاطهار، دار الاحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۴ هـ.ق.
- محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمى، دارالحدیث، قم، ۱۳۷۵٫
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، صدرا، تهران، ۱۳۸۳٫
- الهندی، علی المتقی بن حسامالدین، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، الرسالى، بیروت، ۱۴۰۵هـ.ق.
- هنری ماسن، پاول، رشد و شخصیت کودک، ترجمه مهشید پارسایی، بی نا، بی جا، بی تا.
- یوسفیان، نعمتالله، تربیت دینی فرزندان، زمزم هدایت، قم، ۱۳۶۸٫
————————————————
پانوشت:
[۱]. بقره/۱۸۹٫
[۲]. محسن قرائتی، تفسیرنور، ج۱، ص۳۸۶ .
[۳]. علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، ج۴، ص۱۰۴۵۳٫
[۴]. محسن شکوفی یکتا، تعلیم و تربیت اسلامی و مبانی و روشها، ص۶٫
[۵]. اسراء/۲۴٫
[۶]. شعراء/۱۸٫
[۷]. مهدی صانعی، پژوهشی در تعلیم و تربیت، ص۲۶٫
[۸]. نعمتالله یوسفیان، تربیت دینی فرزندان، ص۱۰۷٫
[۹]. محمدرضا سالاریفر، درآمدی بر نظام خانواده در اسلام، ص۱۲۹٫
[۱۰]. محمد ریشهری، میزان الحکمى، ص۵۶٫
[۱۱]. محمد دشتی، ترجمه نهجالبلاغه، نامه۳۱، ص۵۲۰٫
[۱۲]. حسین دهنوی، نسیم مهر (پرسش و پاسخ تربیت کودک و نوجوان)، ج۱، ص۷۳٫
[۱۳]. ابراهیم امینی، اسلام و تعلیم و تربیت، ج۲، ص۱۰۹٫
[۱۴]. همان، ص۱۱۰٫
[۱۵]. حسین دهنوی، نسیم مهر، ج۱، ص۷۳٫
[۱۶]. «پسرم حسن، مانند پدرت باش، ریسمان ظلم را از حق برکن، خدایی را بپرست که صاحب نعمتهای متعدد است و هیچگاه با ظلم و تعدی دوستی مکن». محمدبن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب(ع)، ج۲، ص۱۳۵؛ عذرا انصاری، جلوههای رفتار حضرت زهرا۳، ص۳۸٫
[۱۷]. محمد داوودی، نقش معلم در تربیت دینی، ص۱۱۲٫
[۱۸]. پاول هنری ماسن و دیگران، رشد و شخصیت کودک، ص۵۱۴٫
[۱۹]. ابراهیم امینی، اسلام و تعلیم و تربیت، ج۱، ص۲۵۷٫
[۲۰]. همان، ج۲، ص۹۸٫
[۲۱]. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵، ص۱۹۸٫
[۲۲]. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، الجزء الثالث، ص۳۱ .
[۲۳]. نعمتالله یوسفیان، تربیت دینی فرزندان، ص۱۱۶٫
[۲۴]. مرتضی مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۲، صص۷۴۵ـ۷۴۸٫
[۲۵]. ابراهیم امینی، اسلام و تعلیم و تربیت، ص۱۹۳؛ حسین روحانینژاد، تعلیم و تربیت اسلامی، صص۱۲۲ـ۱۲۴٫
[۲۶]. محمد طباطبایی، سنن النبی (آداب و سنن پیامبر۶)، ص۸۵، ح۱۷۳٫
[۲۷]. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۶، ص۴۹؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷، ص۳۰۴٫
[۲۸]. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، چ۴۳، ص۲۸۶٫
[۲۹]. محمد بن حسن حرعاملی، وسائل الشیعى، ج۲۱، ص۳۹۴٫
[۳۰]. حسین روحانینژاد، تعلیم و تربیت اسلامی، ص۱۲۷٫
[۳۱]. محمد بن حسن حرعاملی، وسائل الشیعى، ج۲۱، ص۳۸۹٫
[۳۲]. محمد بن حسن حرعاملی، وسائل الشیعى، ج۸، ص۴۴۱٫
[۳۳]. حسین روحانینژاد، تعلیم و تربیت اسلامی، ص۱۲۸٫
[۳۴]. محمدجواد طبسی، حقوق فرندان در مکتب اهل بیت:، ص۳۹٫
[۳۵]. محمد بن حسن حرعاملی، وسائل الشیعى، ج۲۱، ص۴۸۳؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۹۲٫
[۳۶]. علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا ، ج۴، ص۵۹۲۱٫
[۳۷]. انفال/۱۰٫
[۳۸]. حسین دهنوی، نسیم مهر، ج۲، ص۵۱٫
[۳۹]. همان، ص۵۲٫
[۴۰]. محمدرضا سالاریفر، درآمدی بر نظام خانواده در اسلام، صص۱۳۳ و ۱۳۴٫
[۴۱]. علیاکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، ج۴، ص۶۱۴۵٫
[۴۲]. حسین روحانینژاد، تعلیم و تربیت در اسلام، ص۱۳۳٫
[۴۳]. محمدرضا سالاریفر، درآمدی بر نظام خانواده در اسلام، ص۱۳۴٫
[۴۴]. حسین دهنوی، نسیم مهر، ج۱، ص۹۸٫
[۴۵]. محمدرضا سالاریفر، درآمدی بر نظام خانواده در اسلام، صص۱۳۵ و ۱۳۶٫
[۴۶]. موسی رضایی، خانواده و نگرش نو به تعلیم و تربیت فرزندان، ص۲۲۶٫
[۴۷]. محمدرضا سالاریفر، همان، ص۱۳۶٫
[۴۸]. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۴۷٫
[۴۹]. المتقی بن حسامالدین الهندی، کنزالعمال، ج۱۶، ص۴۴٫
[۵۰]. محمد عطاران، آراء مربیان بزرگ مسلمان درباره کودک، ص۸٫