خانه / هنر، رسانه و ادبیات / آثار هنری / غزلک (فصل چهارم کتاب حنجره های جاری جلد ۱)

غزلک (فصل چهارم کتاب حنجره های جاری جلد ۱)

 

به کودکان فلسطینی

غم ستاره و مسجد غم نخستین است

غمی که بر دل ما مثل کوه سنگین است

 

به سمت کعبه اگرچه نماز می‌خوانیم

هنوز قبلۀ دل‌های ما فلسطین است

سیدحسین سیدی

 

به کودکان افغانی

قصۀ باد و غنچه و گل بود

حرف از غارت و چپاول بود

 

از نگاه عدالت تاریخ

کربلایی به اسم کابل بود

سیدحسین سیدی

 

«با خدا باش پادشاهی کن»

دل خود را پر از سیاهی کن

با خودت باش و هرچه خواهی کن

 

مستمندان همیشه می‌گویند

«با خدا باش پادشاهی کن»

سیدحسین سیدی

 

دردسر عشق

هرچند که دیدی تو خودت دردسر عشق

آگاه شدی از خطرات سفر عشق

 

با این بد‌و‌بیراه که گفتی به عزیزان

یک‌بار نگفتی که بسوزد پدر عشق

سیدحسین سیدی

 

آدم حسابی!

همیشه حس تو یک شب‌پره است روی تنم

فرار می‌کنم از دست آفتابی‌ها

تو رنگ دیگر و از جنس عمر کوتاهی

که آب رفته‌ای از آسمان آبی‌ها

… نه! بوف کور گذشت و بعید می‌دانم

دوباره خانه کند سمت این خرابی ها

برای آنکه دلش بی‌حساب تنها بود

به آدمی که نشد داخل حسابی‌ها!!!

رضا رجبی (رجا)

 

خدای آیینه‌ها

تقدیم روح بلند خطیب کربلا حضرت زینب سلام الله علیها

 

یک فرصت دیگر بده ای ماه ببارم

تا در نفس آینه خورشید بکارم

دل‌تنگ‌تر از خویش ندیدیم در این شهر

یک عمر کبود آمده از راه بهارم

ما را برسان سبز بدان چشم که آنجاست

تا در وسط چشم پرم را بگذارم

سیدمسلم موسوی

 

فصل ظهور

جمعه آبستن نوری است که خواهد آمد

وعدۀ مرد غیوری است که خواهد آمد

چهار فصل همه هرچیز که یخبندان است

پیش رو، فصل ظهوری است که خواهد آمد

سیدحیدر علوی‌نژاد

دانلود فایل اشعار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *