خانه / فرهنگ، تمدن و ارتباطات / تاریخ ایران و اسلام / معلّم  حبیب آبادی، مورخ گمنام

معلّم  حبیب آبادی، مورخ گمنام

 نویسنده:رضا حمیدی

عضو حلقه علمی تاریخ اسلام

دانش‌آموخته دوره عالی تاریخ اسلام

 

چکیده: محمدعلی معلم حبیب‌آبادی از جمله تاریخ‌نگاران گمنام قرن چهاردهم به‌شمار می‌آید. تخصص اصلی وی علاوه بر تدریس سطوح مقدمات حوزه، شرح‌حال‌نگاری است. آثار او به سه بخش تقسیم می‌شوند؛ ۱٫ حاشیه‌ها، ۲٫ فهرست‌ها، ۳٫ تألیفات مستقل. از وی آثاری چند بر جای مانده است که مهم‌ترین آنها «مکارم‌ الآثار» نام دارد.

واژگان کلیدی: شرح‌حال‌نگاری، ادبیات عرب، حاشیه‌نگاری، فهرست‌نگاری، دانش رجال، معلم حبیب‌آبادی.

 

زندگی‌نامه

میرزا محمدعلی  بن  زین العابدین مشهور به معلم حبیب آبادی به سال ۱۳۰۸ هـ .ق در روستای حبیب آباد از توابع برخوار اصفهان[۱] چشم به جهان گشود. وی در خاندانی نیکوسرشت، دوران کودکی را سپری کرد. مادر باتقوای او، محمدعلی را به دور از هرگونه آلودگی، پرورش داد و گل وجودش را در بوستان فضیلت، شکوفا ساخت. صفای پدر و مادر و خلوص آنان در مسیر زندگی و تربیت نیکوی فرزندان، روح و روان این طفل را آن چنان طراوت بخشید که از همان سنین خردسالی نشانه های نبوغ، فراست و قدرت فوق العاده فهم و فراگیری علم در نهادش هویدا بود. در این منطقه، خاندانی زندگی می کردند که اگر چه در دانش شهرتی نداشتند؛ اما از نظر درستکاری و راستی، زبانزد خاص و عام بودند. زین العابدین یکی از افراد این طایفه بود که از راه کشاورزی، روزگار می‌گذرانید. تلاش او برای رعایت موازین شرعی و پرهیزگاری، از چشم مشتاقان فضیلت پوشیده نبود[۲].

 

حیات علمی استاد میرزامحمدعلی (معلم حبیب آبادی)

میرزامحمدعلی که هیچ یک از اجدادش اهل علم نبودند، در هفت سالگی به مکتب رفت و در زمانی کوتاه  مقدمات علوم دینی و ادبی را فراگرفت و جان را با تلاوت قرآن مأنوس ساخت و بر هم‌درسان خود پیشی گرفت.  وی هفت سال (سال ۱۳۲۲ هـ .ق) ترک تحصیل کرده و به امور متفرقه پرداخت. پس از آن در اثر معاشرت و مجالست با برخی علما و فضلا در اصفهان و دیگر شهرها و مکاتبه با آنها متون ادبی، نجوم و … را فراگرفت. او در سال ۱۳۲۴ هـ .ق با تخلّص (معلم) سرودن شعر را آغاز کرد و معلم را نام خانوادگی خویش نیز قرار داد[۳]. معلم تحصیلات خود را در حبیب آباد و شهر اصفهان به انجام رساند. ایشان در شهر اصفهان با مدرسان، عالمان و ادیبان مشهور، ارتباط داشت و از پنج نفر از علمای صاحب نام یعنی حاجی میرزا محمدتقی فرزند عبدالرزاق، حاج شیخ محمدباقر بیرجندی، آخوند ملامحمدحسین فشارکی، حاج شیخ آقابزرگ تهرانی و آیت‌الله حاج میرزامحمدرضا کرباسی اجازه روایی دریافت کرد[۴]. پس از آن در زادگاه خود ساکن و به دلیل معلوماتی که در علوم دینی کسب کرده بود، مرجع امور شرعی شد[۵]. او ادامه کار تحقیق و تألیف را تنها با اقامت در شهر اصفهان ممکن یافت. به همین دلیل به اصفهان رفت و از آن پس بخشی از اوقات روزانه را صرف تدریس ادبیات عرب در مدرسه کاسه‌گران[۶] و بخشی را صرف مطالعه و پی جویی های علمی در کتابخانه شهرداری اصفهان نمود[۷].

حاصل این سال های پربرکت، پرورش شاگردانی است که بسیاری از آنها از جمله دانشمندان و فاضلان معاصر به شمار می‌روند. شاگردانی که هیچ‌گاه دقت نظر استاد مغنی اللبیب و سیوطی خود را فراموش نخواهند کرد[۸].  از جمله آثار علمی دیگر معلم حبیب آبادی، بیش از پنجاه عنوان کتاب است که در مجلدات بسیار و در قالب‌های گوناگون نگارش یافته‌اند. موضوع این کتاب‌ها عمدتاً در زمینه شرح‌حال و تراجم رجال است و تنها بخش کوچکی از آنها به چاپ رسیده است.

نتیجه پرتوافشانی علمی معلم، عالمان و ادیبان وارسته ای چون: آیت‌الله حاج شیخ عباسعلی ادیب (۱۳۱۵ـ۱۴۱۲ق)[۹]، آیت‌الله حاج سید حسن فقیه امامی از مفاخر حوزه علمیه  و جامعه روحانیت اصفهان (۱۳۵۴ق)[۱۰]، آیت‌الله حاج سید احمد فقیه امامی (۱۳۵۲ـ۱۴۱۴ق)، استاد سید جلال‌الدین همایی (۱۲۷۸ـ۱۳۵۹ق)، شیخ محمدباقر ساعدی نویسنده، مترجم و پژوهش گر معاصر خراسانی، آیت‌الله سید محمدعلی روضاتی[۱۱]، حسین عمادزاده، استاد فضل الله ضیاء نور (۱۲۹۹ش)[۱۲]، و … .

مراتب و مقامات علمی و ادبی

معلم  حبیب آبادی از ۲۰ سالگی (سال ۱۳۲۸ق) تحقیق و نگارش را آغاز کرد. او بیش از ده هزار صفحه مطلب مستند نوشت. چنین تلاشی، دشواری های توان فرسایی به همراه داشت[۱۳]. او در تدوین آثار خود جدیت فوق‌العاده‌ای داشت و همواره می کوشید تا آثاری درست و مستند به یادگار بگذارد. وی نوشته های خود را همواره اصلاح می کرد و این شیوه را تا پایان عمر ادامه داد. در نوشتن شرح‌حال افراد تعصّب نداشت و حریم سخن را کاملاً رعایت می کرد. معلّم مهم‌ترین مددکار در تصحیح و تهیه غلط‌نامه های کتاب الذریعـه بود. برای این کار جزوات چاپ شده کتاب را برای وی می فرستادند و او غلط ها را مشخص می کرد[۱۴]. او دانشوری بود که قلم و بیانش در تربیت و رشد فکری و علمی افراد تأثیر بسزایی داشت. کمتر اتفاق می افتاد نکته ای بگوید یا بنویسد که خالی از تذکرات اخلاقی و ادبی باشد. او به کمک خداوند و تحمل سختی‌های بسیار در رشته‌های رجال، ادب، نجوم و شعر صاحب‌نظر شده بود، به‌ویژه در فن رجال و نوشتن شرح‌حال دانشوران عرصه عرفان، اصول و ادب دست توانایی داشت و در این زمینه مورد وثوق صاحب‌نظران این دانش‌ها قرار گرفت. از این‌رو، بزرگان و اساتید برجسته حوزه اصفهان، تتبع او را در نگارش ابعاد علمی و فکری بزرگان معرفت و فضیلت، مورد ستایش و تحسین قرار داده اند. معلّم در مدرسه کاسه‌گران نزدیک مسجد جامع اصفهان، کتاب‌هایی چون البهجـۂ المرضیـۂ و مغنی اللبیب را تدریس می نمود. او در تحقیق مطالب این دو منبع درسی، نهایت دقت و حسن سلیقه را به کار می‌برد و آنچه از شروح و حواشی این دو کتاب در دسترس داشت، مورد مطالعه و بررسی قرار می داد؛ برای مثال، شرح شواهد المغنی سیوطی را که از کتاب های ادبی و تاریخی ارزنده است، به طور کامل بررسی نمود و حاشیه‌های مفیدی بر ‌آن نگاشت و آنچه را برای خواننده این کتاب سودمند تشخیص داده، یادآور شده است[۱۵].

وی در تدریس، ویژگی‌های بارزی داشت که برخی از آنها عبارتند از:

* رعایت ادب؛ او بسیار مؤدب می نشست و هرگز مشاهده نگردید که در وضع نشستن او تغییری حاصل شود.

* نظم و انضباط؛ زمان درس و نظم در کار را رعایت می کرد و در آغاز نمودن و پایان دادن درس، دقیقه ای تأخیر نمی کرد.

* تقیّد در تفهیم درس؛ در تدریس کتاب سیوطی روش خاصی داشت؛ نخست با کمال صبر و متانت اشعار ألفیه ابن مالک را تجزیه و ترکیب می نمود؛ سپس به آرامی، مطالب کتاب را توضیح می داد و آنها را با عبارات کتاب تطبیق می نمود. امکان نداشت کوچک ترین و جزیی ترین مطلبی را مبهم، یا ناگفته رها کند.

* اطلاعات بالای شعری؛ شعر عربی و شاعران عرب را خوب می‌شناخت. از این‌رو، اشعاری که در کتاب به عنوان شاهد مثال ذکر شده بود را پس از تجزیه و ترکیب به تفصیل شرح می داد و ریشه لغات به کار رفته در سروده ها را به طور دقیق بررسی می نمود و شاعر را با تمامی خصوصیات معرفی می کرد.

* بزرگداشت عالمان؛ برای شخصیت‌های علمی و ادبی که به مناسبت، نامشان در کتاب مورد تدریس آمده بود، احترام ویژه‌ای قائل بود و از آنان به بزرگی و عظمت یاد می کرد و شرح‌حال و توانایی های علمی این مشاهیر را کاملاً بیان می کرد.

* آشنایی با قرآن؛ تفسیر قرآن را خوب می‌دانست و هنگام تدریس، آیات مورد بحث را به گونه ای ترجمه و تفسیر می نمود که طلاّب را از مراجعه به منابع دیگر برای فهم آیات بی نیاز می کرد.

* معنویت؛ حالات  معنوی و وارستگی وی در هنگام  تدریس به کلاس  درس، جاذبه و معنویت خاصی می‌بخشید[۱۶].

تألیفات معلم

معلم  حبیب آبادی با وجود آشنایی با رشته هایی همچون فقه، اصول، حدیث و تفسیر به تدریس ادبیات روی آورد و به رغم اجازه های روایتی که از علمای عصر خود کسب کرده بود و طبع روانی که در سرودن شعر داشت، بیشتر به شناخت سلسله نسب فرزندان امامان معصوم: و نگارش سرگذشت مردان نامی همت گمارد. آثار این عالم فرزانه را می توان به سه بخش حواشی، فهرست ها و تألیفات مستقل تقسیم کرد:

الف. حواشی

حاشیه بر کتاب های ارشاد المسلمین، أحسن الودیعـه، أمل الآمل، تاریخ اصفهان، تحریر اقلیدس، تذکرہ القبور، ترجمه احوال شیخ بهایی، ترجمه احوال آقاحسین خوانساری، توضیح البیان، جبر و مقابله، حزن المؤمنین، انساب ملاحیدرعلی مجلسی، وفق اعداد، روضات الجنات، شرح شواهد المغنی، شمس التواریخ، فارسنامه ناصری، فضل القضاء، قصص العلماء، کشف الحجاب، لؤلؤہ البحرین، المآثر و الآثار، مستدرک الوسائل، منتخب التواریخ و … .

این آثار جدای حاشیه هایی است که معلم  حبیب آبادی بر کتاب ها و تألیفات خود نگاشته است.

ب. فهرست ها

معلم به سبب ذهن فعال و پوینده‌اش فهرست های بسیاری را فراهم آورده است و کتاب‌های مورد بررسی و مطالعه خود را بدون نمایه های لازم رها نکرده است. فهرست نگارش ها و نام استادان و مشایخ اجازات خود، فهرست کتاب های کتابخانه شخصی و فهرست اسماء اشعریین و فهرست کتاب های المآثر و الآثار و روضات الجنات و مجالس المؤمنین از جمله این فهرست‌هاست.

ج. تألیفات مستقل

احوال چهار نفر از علمای مسجدشاهی، احوال شیخ الاسلام های اصفهان، احوال شیخ محمدرضا نجفی، مختصرالتواریخ، مراسلات علمی، مقالات علمی در اعیان دوره مشروطه، مقامات معنوی در اعیان دوره پهلوی، مکمل الأفهام در ذکر فضلای ایام، رشحات السمائی در احوال شیخ بهایی، عراضـۂ الأخوان، کشف الخیبـۂ عن مقبرہ الزینبیّـۂ، لئالی البحور در توقیعات ایام شهور، اربعین و … .

به جز موارد یادشده که از آن میان تنها کتاب کشف  الخیبـۂ به چاپ رسیده است، وی کتاب سترگی را فراهم آورده که نام مکارم  الآثار بر آن نهاده است. نگارش مکارم  الآثار به علت دقت  بسیار مؤلف و تفصیل های بسیار او به‌ویژه در زمینه ذکر و تشخیص انساب صاحبان ترجمه تا نسل های اولیه و تداخل مدخل ها و عناوین، به صورت کامل به انجام نرسید و مؤلف که خود را در سنین کهولت می دید، پیش از تکمیل مکارم  الآثار به نگارش کتابی دیگر با نام مختصر المکارم روی آورد. زمان مورد توجه در این کتاب قرن‌های سیزده و چهارده هجری است و مدخل ها نیز به دانشمندان و حکما و عرفا محدود شده‌اند. کتاب حاضر که بزرگ ترین و مهم ترین اثر نگارشی معلم به شمار می رود، دستخوش حادثه ای نیکو شد و آن حادثه، افزون شدن تعلیقات و تکمیلات یکی از فقها و نسخه‌شناسان و تراجم‌نگاران بزرگ معاصر در ذیل عناوین آن بود. آیت‌الله سید محمدعلی روضاتی از همکاران و همراهان مؤلف بود که همواره وی را بر این نگارش ها تشویق می‌کرد و نیازهای تحقیق او را فراهم می‌کرد. آیت‌الله روضاتی پیش از رحلت معلم نخستین جلد کتاب را با تصحیحات و تحقیقات شگرف خود به سال ۱۳۳۷ به چاپ رساند.

مکارم  الآثار: معلّم در کنار بررسی های گوناگون خود، سال‌ها به فکر تألیف کتابی درباره شرح‌حال بزرگان بود و برای آن مطالبی را گردآوری می کرد. گاه این مطالب را که در حقیقت مدخل‌های آن کتاب به حساب می‌روند، به صورت مقاله ارائه کرده است.

مکارم الآثار معلم حبیب آبادی ـ طاب ثراه ـ از واپسین حلقه های سلسله تراجم نگاری مدرسی است؛ یادگار فرهنگی که نویسندگی در آن بیش از معانی و بیان و طبع روان و دانش و ادب درس، در گرو دانایی و ادب نفس و بینش متعالی و متعهد است و معلم حبیب آبادی از نخبگان آن فرهنگ به شمار می رود. مرحوم روضاتی می‌گوید: وی فردی دین‌مدار، عفیف، متأدب و غیور بود و به قول شیخ اجل: «شب خیز و مولع زهد و پرهیز».

کتاب، با شرح تولد میرزا محمدحسین عماد الکتاب قزوینی آغاز شده و با بیان تولد مهدی، شاعر دولت آبادی پایان یافته است. مرحوم معلم، گاه در ضمن بیان تراجم احوال، فوائد و مطالبی را آورده است که از حیث بسط و قابلیت استقلال، می توان آنها را مقالات استطرادی مکارم  الآثار قلمداد کرد. وی در نگارش تراجم مختلف، گاه به آشنایی و آمدوشدهایش با صاحب عنوان اشاره می‌کند که برای شناخت بهتر و بیشتر فرد، اطلاعات خوبی به شمار می‌روند. این آشنایی ها منابع شفاهی و کتبی مهمی را برای تراجم‌نگاری در اختیار او قرار داده است.

در این میان پارسایی و امانت‌داری علمی معلم ستودنی است. او حتی در ارجاع به مرجع و منبع چاپ نشده و یادداشت‌وار نیز نهایت دقت را به خرج می‌داد. استاد همایی نوشته‌های خود را در اختیار آن مرحوم قرار می‌داد. بی‌شک چنین سماحت ها و دانش پروری ها، پیدایی بسیاری از آثار سترگ علمی را باعث شده است. مطالعه سیره محققان و نویسندگان بزرگ نشان می دهد که هم خود از این گونه سماحت ها و کرامت ها برخوردار بوده اند و هم در برخوردار کردن دیگران بسیار موفق بوده‌اند.

تحقیق و آماده سازی متن مکارم  الآثار با دقت و احتیاط بسیار انجام گردیده است که در میان آثارِ همانند ستودنی است. محقق محترم کتاب، به هیچ روی ـ نه به عنوان هم‌زمانی با مؤلف و نه به بهانه معاشرت و همراهی و مخالطت با او ـ در متن کتاب تصرف نکرده و اشتباهات یا ناتمامی های مکارم  الآثار را محملی برای تغییر و تبدیل آن نساخته است.

یکی از مواضع متفاوت در دین‌شناسی وی نگرش و داوری ایشان در باب اهل سلوک صوفیانه (تصوف خانقاهی و صوفیان اهل خرقه و فرقه به نحو اخص) است. مرحوم معلم به این طائفه حسن ظنّی دارد و فی الجمله سلوک و عبادت ایشان را به دیده تحسین می نگرد و با تعابیر تمجیدآمیز از ایشان یاد می کند. ایشان طرفداری از استبداد را ضدمشروطه‌طلبی می داند و مشروطه طلبی و آزادی خواهی را با هم مساوی می‌داند.

در این اثر محقق ارجمند همچون مؤلف در نقل و تحقیق شرح حال ها رعایت حرمت دانشوران دین را کرده است، به ویژه در رد و نقدها می‌کوشد چنین حرمت هایی را پاس دارد. تعلیقات مکارم  الآثار از این حیث بر قاعده مختار قدماست و محقق هیچ نکوشیده تا احوال و احساسات خود را از خواننده پوشیده بدارد و گام های عاطفی سلوک علمی اش را از دیده قلم نهان سازد.

نتیجه

در روزگاری که دانش تراجم رجال، قرین انفعال گردیده بود، نشر دفتر هشتم مکارم الآثار را باید ـ به حق ـ رخدادی بزرگ قلمداد کرد و از اینکه در این عصر پرشتاب، هنوز کسانی یافت می‌شوند که با روش قدما کارهای بزرگی انجام می‌دهند و در تفصیل و اجمال، اصول را رعایت می‌کنند، باید خوشحال بود. شادروان معلم حبیب‌آبادی، اقبالی بلند و بختی مساعد داشت که برخلاف امثال این بزرگان که به تعبیر خود آن مرحوم به جفای رفقا و عقوق اصفیاء دچار می شوند، نه تنها عزیزانه زیست، بلکه ثمره تلاش و ژرف‌کاوی سالیان عمر خود را نیز به یاری دوستی عزیز و حق شناس، مجال بروز و ظهور داد. مکارم الآثار ثمره این تلاش‌هاست و آن دوست شفیق، علامه روضاتی، محقق و تکمیل‌کننده مکارم است.

منابع

  1. جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ۸ مجلد، معروف، چاپ سوم، قم، ۱۳۸۵٫
  2. روضاتی، محمدعلی، جامع  الأنساب، اصفهان و تهران، ۱۳۷۵٫
  3. روضاتی، محمد علی، زندگانی  آیت الله  چهارسوقی، کتابفروشی تأیید، اصفهان، ۱۳۲۲٫
  4. شاملونی، حبیب‌الله، جغرافیای  کامل  ایران، بنیاد، تهران، ۱۳۶۷٫
  5. فرقانی، مهدی، هفته نامه  اصفهان، شرح زندگانی آیت‌الله  ادیب، شماره ۱۳، ۱۰خرداد ۱۳۷۲٫
  6. کتابی، بدرالدین، مجموعه مقالات، نوین، تهران، ۱۳۶۸٫
  7. محمدعلی ( معلم  حبیب آبادی)، مکارم  الآثار، کمال، چاپ دوم، اصفهان، ۱۳۶۲٫
  8. الموسوی الخوانساری الاصفهانی، محمدباقر، روضات  الجنات فی أحوال العلماء و السادات، اصفهان، ۱۳۴۱٫

[۱] . (بخش برخوار، در شمال اصفهان و غرب کوهپایه واقع است. این منطقه به صورت دشت مسطحی در مجاورت ناحیه بیابانی اردستان و زواره قرار دارد. برخوار دارای ۶ شهر و ۲۲ روستا است و حبیب آباد یکی از شهرهای مهم این منطقه است. این شهر در هجده کیلومتری اصفهان و در مسیر راه اصفهان به اردستان و زواره، با آب و هوایی نیمه صحرایی، بر دشتی نسبتاً هموار آرمیده است. شهرت این شهر بدان جهت است که برخی از اهل علم و ادیبان و فرزانگان از آن برخاسته اند). گروهی از نویسندگان، جغرافیای کامل ایران، ج۱، ص۳۱۷، اصفهان، دکتر لطف‌الله هنرفر، ص۵۳٫

[۲] . جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه، گلشن ابرار، ج۴، ص۴۸۳٫

[۳] . محمدعلی معلم حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، زندگی‌نامه خودنوشت، ص۱۰۴۷٫

[۴] . محمدعلی روضاتی، زندگانی آیت‌الله چهارسوقی، مجله وحید، سال۱۳۲۲، صص۵۹ و ۱۴۸٫

[۵] . همان، ص۱۴۴٫

[۶] . همان، ص۲۲۴٫

[۷] . محمد باقر موسوی خوانساری، شرح روضات الجنات، ص۳۵۲٫

[۸] . محمدعلی روضاتی، جامع الأنساب، ج۱، صص۱۸۶ـ۱۸۸٫

[۹] . مهدی فرقانی، شرح زندگانی آیت‌الله ادیب، ص۳٫

[۱۰] . جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه، گلشن ابرار، ج۴، ص۴۹۱٫

[۱۱] . محمدعلی معلم حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ذیل حوادث سال ۱۲۶۵ق.

[۱۲] . همان.

[۱۳] . بدرالدین کتابی، مجموعه مقالات، ص۳۳۹٫

[۱۴]  . محمدعلی معلم حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ج۵، ص۸۱٫

[۱۵] . محمدعلی روضاتی، زندگانی آیت‌الله چهارسوقی، ص۱۴۴٫

[۱۶] . محمدعلی معلم حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ج۵، ص۶۰٫

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *