استاد: حجتالاسلاموالمسلمین دکتر سیدجواد قندیلی
چکیده:
باید اعتراف کرد که ما در حوزۀ پژوهشهای تطبیقی میان فقه و علوم تربیتی هنوز در آغاز راهیم و اما میتوان به آثار اندک موجود به چشم یک مقدمه نگاه کرد لذا این دست نشستها باید توسعه و تقویت پیدا کند تا به نتیجه برسیم.
آنچه که تصور بنده دربارۀ فقه تربیت است که از سخنان آقای اعرافی و امثال آن برداشت میکنم، این است که مبنای فقه تربیت این است که ما چرا برای همۀ ابواب مختلف یک بابی داشته باشیم مثل طهارات تا دیات؛ اما برای تربیت بابی نداریم؟ و نهایتاً ایشان تعریفی که از فقه تربیتی میکند این است که: «حکم رفتارهای تربیتی مکلفان».
استاد در مفهومو تناسبسنجی میان فقه و تربیت بر آن است که ما باید ناظر بر تربیت اسلامی موردنظر روی سه مؤلفۀ اساسی اسلام یعنی اعتقادات، واقعیات و رفتارهای تأکید کنیم که هرسه البته درمجموعه تربیت هم لحاظ میشوند. این سطوح در تناظرات قابلتوجه هستند.
اما هدف این تناسبات باید ساخت منظومهای از تناظرهای فقه تربیتی باشد. ایشان بر آن است که ما باید به فکر یک نظام مهندسیشده و یک منظومۀ منسجم باشیم. و آنچه که در این منظومه به ما کمک میکند نگاه کلی فقه در اعتقادات، اخلاق و احکام است. گرچه این مقایسهها، ممکن است ما را فعلاً بهجایی نرساند؛ اما آن چیزی که برای ما مهم است این است که از آن مبانیای که ما شروع میکنیم مثل انسان، خداوند و…، این فضاها چه جایگاهی در شکلگیری اخلاقیات دارند و بحثهایی از این قبیل به تعبیری یک منظومه درست کنیم. این چیزی است که بهشدت موردنیاز ماست.
با تصوری که از تربیت با علوم تربیتی ما داریم، همه بایدها و نبایدهایشان در غالب تعلیم تربیت مطرح میشود. اینجا اگر از ناحیه ذات اقدس الهی حکم فقهی داده میشود، دقیقاً در مقام تربیت این اتفاق میافتد. ابواب فقهی ما در مقام تربیت شکلگرفتهاند، اخلاقیات ما هرچند توصیفی صرف بگیریم بازهم در مقام تربیت است که در رأس آنها تربیت اعتقادی است،
متن کامل نشست