چکیده: این نشست مناظرهای علمی میان اساتید محترم درباره مرجعیت حقوقی اهل بیت علیهم السلام است.
استاد شبیری با تکیه بر تفاوت میان حقوق و دانش حقوق معتقد است از نظر شیعیان، مرجعیت علمیاهل بیت علیهم السلام در هر دو حوزۀحقوق و دانش حقوق مطرح و فرمایشات معصومین علیهم السلام معیار عمل است. ما باید براساس سخنان و سیرۀ معصومین علیهم السلام الگویی ارائه دهیم که به دنیای امروز قابلعرضه باشد و همچنین بتواند با الگوهایی که در کشورهای مختلف و نظامهای مدرن حقوقی وجود دارد، رقابت کند. حال دو بحث مطرح است: اول اینکه، آیا عنصر اعلمیت بدین معنا است که الگوهای ارائه شده از سوی اهل بیت علیهم السلام به عنوان تنها مرجع اثبات شود یا الگویی است که قابلیت رقابت با الگوهای ارائه شده در جهان غرب دارد؟ و دوم، الگوی مرجعیت اهل بیت علیهم السلام به لحاظ حکمشناسی مختص زمان خودشان بوده یا فرازمانی است؟
استاد صادقی در پاسخ به پرسشهای فوق توضیح میدهد که ما در خصوص اهل بیت علیهم السلام به دو نوع مرجعیت تعبدی و مرجعیت استدلالی قائل هستیم درحالیکه در مرجعیت دیگران فقط مرجعیت استدلالی است. همچنین مرجعیت اهل بیت علیهم السلام کاملاً فرازمانی و فرامکانی است که اگر نباشد با دیگر مرجعیتها تفاوت نمیکند.
ادامه بحث به توصیه مجری به بحث درباره مجازات های خشن اختصاص مییابد.
دکتر صادقی توضیح میدهد که علی رغم اینکه حقوق بشر با هرگونه تنبیه بدنی مخالفت میکند و آنها را مصداق شکنجه میداند؛ آقای «گریم نیومن» در کتابی با عنوان: عادلانه و دردناک؛ استدلال میکند که مجازات باید دردناک باشد. به لحاظ فلسفۀ مجازات، زندان جزء مضرترین انواع مجازات است که میتوان به عدم تناسب مجازات با نوع جرم، تخریب شخصیت زندانی، شخصی نبودن مجازات و تعلیم و تربیت منفی زندانیان اشاره کرد. از اهل بیت علیهم السلام چنین به ما رسیده که مجرم را شلاق بزنید تا بلکه بر اثر درد آن، دست از کارش بردارد این
حکم تعبدی دین و اهل بیت ماست که مرجعیتشان را قبول داریم و پای آن هم ایستادهایم. ولی در برخی موارد بنا به دلایلی مانند اضطرار که یک حکم ثانوی است آن احکام اجرا نمیکنیم. البته باید در عرصۀ فلسفۀ مجازاتها کار فلسفی و کلامی شود تا بتوانیم از بنیانهای فلسفی حکم دین دفاع کنیم.
استاد ارسطا: به نظر میرسد پیش از مرحلۀ مجازات باید کار بزرگ فرهنگسازی برای استقرار نظامهای اسلامیدر جامعه انجام گیرد که یکی از آنها نظام اخلاقی و فرهنگی است. این کار بر اساس رابطۀ میان فقه و اخلاق و از این جهت که اخلاق کاملاً جنبۀ فقهی دارد، بر عهدۀ فقها است. در این زمینه دو نظریه وجود دارد: برخی از فقهای معاصر (دو نفر) فرمودهاند زمانی نوبت به اجرای مجازات اسلامی میرسد که ابتدا نظامهای اسلام در جامعه بهطور نسبی استقرار یافته باشد. مقام معظم رهبری کاملاً با این دیدگاه مخالف هستند و در نقطۀ مقابل، دیدگاه تمدن سازی را مطرح میکنند. ایشان میفرمایند: «اول انقلاب میکنیم، بعد دولت اسلامی را مستقر میکنیم، بعد به سمت جامعهسازی و سپس تمدنسازی میرویم.» یعنی گامبهگام به سمت کلیاتِ استقرار نظام اسلامی برویم. ایشان توضیح میدهد: مقصود طرفداران دیدگاه اول این نیست که مجازاتها تا پیش از استقرار نسبی نظامهای اسلامی بهطور مطلق تعطیل شود، زیرا اگر مجازات بهطور مطلق تعطیل شود، خودش مصداق بارز افساد در جامعه خواهد بود.