استاد: حجتالاسلام والمسلمین دکتر علیرضا پیروزمند
چکیده:
فقه موجود گرچه دارای تاریخی درخشان و در حیطۀ خود مشکلگشای بسیاری از مسایل بوده است؛ ولی به اعتقاد موافق و مخالف بعضاً تاکنون نتوانسته است به استخراج نظامها و سیستمهای اداره جامعه مبادرت ورزد. استخراج نظامهای اقتصادی سیاسی فرهنگی و اجتماعی نیاز به زیرساختهای علمی و روشی دارد که متأسفانه جای آنها در فقه موجود خالی است. در اینکه آیا فقه و دین میتوانند نظامسازی کنند پرسشهای متعددی مطرح شده و دیدگاههای متفاوتی ابراز گردیده است. ولی با توجه به اینکه اولاً دین و هستی نظامواره است (نه مجموعهای متفرق و پریشان) و ثانیاً دین جامعیت و کمال دارد و برای تمامی نیازها و مسایل انسانی پاسخ دارد استخراج نظامهای دینی امری ممکن و بلکه ضروری به نظر میرسد. در متن پیشِ رو که با عنوان فقه نظامسازی است استاد، ضمن اشاره به مفهوم نظامسازی، از ضرورت و چیستی فقه نظامسازی تفاوت آن با فقه فردی بحث کردهاند. پیروزمند بر آن است که اهم الزامات نظامسازی عبارت است از: غایتنگری، آیندهنگری، نسبتسنجی و پویایی. اما دو ویژگی مهم نظامسازی عبارت است از: کلنگربودن (جزییندیدن) و تغییر (تکامل را پذیرفتن).
از دید استاد، فقه نظامسازی در زمرۀ همان احکام ثانویه است و موضوع آن نیز، تکلیف وحدت جامعه است. یعنی گرچه در فقه فردی، موضوع تکلیف، خود فرد و رشد اوست؛ اما اینجا موضوع تکلیف، وحدت جامعه است.
واژگان کلیدی: نظامسازی، فقه نظامساز، فقه فردی، الزامات نظامسازی.
سر فصل اهم مباحث مطروحه:
- مفهومشناسیِ نظامسازی
- فرایند نظامسازی
- ساختار
- الزامات نظامسازی
- اسلامسازی حکومت
- ضرورت تولید علم اسلامی
- استفراغ وسع در حجیت در موضوعات نوپدید
- توجه به مجموعه و نقشۀ کلان
- چیستی فقه نظامسازی
- فقه نظامسازی همان احکام ثانویه است
- تکامل
- موضوع فقه: تکلیف وحدت جامعه
- بهکارگیری نظامسازی فقه
- بهکارگیری علم اصول موجود در عرصۀ تولید فقه نظامسازی
- یافتن منابع جدید فقهی یا بازخوانی جدید از منابع گذشته
- کشف مقاصد شریعت
- تفاوتهای فقه فردی و نظامسازی