بررسی مفهوم نجات در قرآن و عهدجدید
نویسنده: سامیه حسینی
دانشآموختۀ سطح سه مدرسۀ علمیۀ نرجس
چکیده
نجات مسیحی از نظر ماهیت با نجاتی که در اسلام مطرح است، تفاوتهای بسیار اساسی دارد. از نگاه اسلام هرچند خداوند نجاتبخش است؛ اما انسان با اختیار و نقش فعال خود با فراهمنمودن شرایطی خاص، پذیرندۀ نجات الهی است؛ اما نجات در مسیحیت پیوندی اساسی با شخص عیسی بهعنوان منجی (و نه پیامبر) دارد. ازاینرو، اعلام ایمان به نجاتی که عیسیمسیح برای بشریت به ارمغان آورده، اساس مسیحیت رایج است. در این اعتقاد که بر مبانی خاص انسانشناسی، مسیحشناسی و خداشناسیِ مسیحی استوارگردیده است، انسان در اسارت گناه و مرگ بوده، و از ناحیۀ خود قابلیت نجات را ندارد. لذا خداوند با حضور مستقیم خود در کالبدِ عیسای ناصری و با فدیه یا قربانیشدنش، تاوان گناه انسان را پرداخت کرده و او را از اسارت گناه نجات میدهد.
کلیدواژه: نجات، قرآنکریم، عهدجدید، گناه اولیه، فیض، گناه، نجاتشناسی.
مقدمه
نجاتشناسی از مسایل اساسی مهم الاهیاتی در دو دین اسلام و مسیحیت است؛ از اینرو سزاوار است به صورت تطبیقی بررسی شود. اصولاً نجات مسیحی از نظر ماهیت با نجاتی که در اسلام مطرح است، تفاوتهای بسیار اساسی دارد. حقیقت نجات در اسلام، یک معنای عدمی و سلبی است و بهمعنای خلاصی و یا دوری از مصیبت، سختی، درد و رنج و مهلکه یا گناه است و معنای دقیق آن با مفاهیم «سعادت»، «فوز» و «فلاح» که متضمن معنای وصول و مفهومی ایجابی است، تا حدودی متفاوت است. از نگاه اسلام هرچند خداوند نجاتبخش است؛ اما انسان با اختیار و نقش فعال خود با فراهمنمودن شرایطی خاص، پذیرندۀ نجات الهی است.
اما نجات در مسیحیت پیوندی اساسی با شخص عیسی بهعنوان منجی (و نه پیامبر) دارد. ازاینرو، اعلام ایمان به نجاتی که عیسیمسیح برای بشریت به ارمغان آورده، اساس مسیحیت رایج است. در این اعتقاد که بر مبانی خاص انسانشناسی، مسیحشناسی و خداشناسیِ مسیحی استوارگردیده است، انسان در اسارت گناه و مرگ بوده، و از ناحیۀ خود قابلیت نجات را ندارد. لذا خداوند با حضور مستقیم خود در کالبدِ عیسای ناصری و با فدیه یا قربانیشدنش، تاوان گناه انسان را پرداخت کرده و او را از اسارت گناه نجات میدهد.
موضوع نجات و رستگاری و حیات طیبه و جاودان در اسلام، یکی از مسایل مهمی است که توجه تمام فرقهها و نحلههای مسلمانان در طول تاریخ بدان معطوف بوده است. سرّ اقبال مردم به دین، نیاز فطری آنها به رستگاری است و ادیان الهی بهدرستی این نیاز را تشخیص داده و در پی تأمین آن بودهاند.
در این نوشتار، ابتدا نجات در اسلام را توضیح دادیم وسپس در فصل بعدی به نجات در مسیحیت پرداختیم و در فرجام، به مقایسه و بیان نقاط اشتراک و افتراق نجات در ایندو دین پرداختیم.
فصل اول: نجات در اسلام
-
مفهومشناسیِ نجات
معنای مشترک در مادۀ »ن. ج. و»، کنارزدن و خلاصنمودن است و از مصادیق آن، خلاصنمودن شخص از هلاکت و کنارزدن او از محیطی است که در آن قرار دارد.
در قرآنکریم نیز در ۷۵ آیه، کلمۀ نجات و مشتقات آن وجود دارد و از آنجا که در برخی آیات، این کلمه تکرار شده؛ لذا موارد استعمال آن به ۸۴ مورد میرسد؛ زیرا واژههای «فوز و فلاح» نیز دربردارندۀ معنا و مفهوم نجات است.
-
حقیقت نجات در قرآن و مصادیق آن
از آنجا که میتوان از طریق بیان موارد و مصادیقی از قرآن که در آن، واژۀ «نجات» بهکار رفته است، در پی تبیین حقیقت نجات بر آمد، بنابراین در این مرحله به توصیف نجات با استفاده از آیات قرآن خواهیم پرداخت.
از مواردی که در قرآنکریم اشاره به مفهوم نجات دارد، میتوان دو معنای مذکور را به دست آورد.
- نجات از گناه
عمل شنیع و یا گناه، شرّ است و باعث هلاکت انسان میگردد. در قرآن واژۀ نجات به رهایی از اعمال شنیع نیز اطلاق میگردد.
تبعات و آثار سوء گناه مستلزم داخل شدن در مهلکه است و دورماندن از این آثار بهمعنی نجات است.
گناه دو اثر سوء از خود به جای میگذارد:
- اثر وضعی و تکوینی که بهعنوان اولین اثر آن محسوب میگردد؛
- دیگر اثر گناه مربوط به دایرۀ تکلیف و تشریع است.
گناه که بهمعنای تخطی از فرمان خداوند و تجاوز به ساحت ربوبی حق و اهانتی بزرگ به پروردگار است.
بنابراین شخصی که مرتکب گناه میگردد مستحق عقوبت الهی خواهد گردید.
نجات و رهایی از مهالک گناه، خواستۀ حقیقی و قلبی انسانهای مؤمن است و قرآنکریم به این حقیقت اشاره کرده است:
«ربِّ نجِّنی و أَهلیِ مِمّا یَعْمَلونَ»؛[۱] «بار الها من و اهلبیتم را از [زشتی] اعمال قوم نجات بخش.»
«و ضَربَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمنوا اْمرَأَتَ فرعونَ إذ قالَتْ رَبِّ إبنِ لِی عِندَکَ بَیتاً فی الجَنَّۀِ نَجّنی مِن فَرعونَ وَعَمَلِه و نَجنّی مَنَ القَومِ الظّالِمینَ»؛[۲] «خداوند برای ایمان آورندگان مثل همسر فرعون را آورده، آنگاه که گفت: «پروردگارا، پیش خود در بهشت خانهای برایم بساز، و مرا از فرعون و کردارش نجات ده، و مرا از دست مردم ستمگر برهان!»
- نجات از ظلمت
قرآن میفرماید: «قُل مَن یُنَجّیکُم مِن ظُلُماتِ البَرِّ وَالبَحرِ»؛[۳] «بگو: چه کسی شما را از تاریکیهای خشکی و دریا نجات میبخشد»
گویا مراد به نجاتدادن از ظلمات دریا و خشکی، نجات از شداید و سختیهایی است که انسان در طول سفر با آن مواجه میگردد. اگر این شداید در تاریکی شب اتفاق بیفتد بهشدت طاقتفرسا خواهد بود. تاریکی و ظلمت اضطراب انسان را بیشتر میکند و در این حالت انسان کمتر میتواند چارهاندیشی کند.
- نجات مظلومان
خداوندمتعال توسط موسی(ع) قوم بنیاسرائیل را از ذلت و خواری نجات داد، ذلتی که توسط فرعون بر آنان تحمیل شده بود.
فرعون، فرزندان آنان را میکشت و زنانشان را زنده نگه میداشت[۴] و بر آنان بلندپروازی و قدرتنمایی میکرد.[۵]
- نجات رسولان و مؤمنان
خداوند در مورد نوح(ع) میفرماید:
«فَکَذَّبوُهُ فَأَنجَیناهُ وَ مَن مَعَهُ فِی الفُلکِ وَ جَعَلناهُم خَلائِفَ وَ أَغرَقنا اللّذینَ کَذَّبوُا بِآیاتِنا…»؛[۶] «پس او را تکذیب کردند. آنگاه وی را با کسانی که در کشتی همراه او بودند نجات دادیم، و آنان را جانشین (تبهکاران) ساختیم، و کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند غرق کردیم… .»
- نجات از شرک و کفر
«قَد إفتَرَینا عَلَی اللهِ کَذِباً إن عُدنا فی مَلَّتِکُم بَعدَ إذ نَجّانَا اللهُ مِنها…»؛[۷] «اگر ما به آیین شما بازگردیم، بعد از آنکه خدا ما را از آن نجات بخشیده، به خدا دروغ بستهایم.»
قوم مشرک، حضرت شعیب و گروندگان به او را تهدید نموده و گفتند: «یا باید از دین توحید دست بردارید و یا اینکه از شهر و دیار خود اخراج میشوید»
حضرت شعیب از ارتداد و بازگشت از دین توحیدی، اعلام انزجار نموده و به آنان گفت: «اگر پس از آن که خداوند آنان را از آیین شرک نجات داده، به آن آیین بازگشت نمایند، به خداوند دروغ بستهاند و آنان هیچگاه چنین نخواهند کرد.»
- نجات اخروی
ارادۀ خداوند به نجات و رستگاری انسان که همان سعادت واقعی اوست، تعلق گرفته است. نجات و رستگاری در هر دو جهان است که میتواند سعادت حقیقی انسان را تأمین کند.
از نگاه قرآن، زندگی آخرت در مقایسه با دنیا از اهمیت بسیار والاتری برخوردار است. برایناساس، نجات اخروی انسان نیز که مقدمه و لازمۀ سعادت اخروی اوست، دارای اهمیت بیشتری است. میتوان گفت که هدف اساسی از ارسال پیامبران نجات و سعادت انسانها در سرای آخرت است و نیاز انسان به دین نیز بیشتر در پرتو حیات جاودانۀ او معنا پیدا میکند.
نجاتهای دنیایی از مهالک که با مشیت و ارادۀ خداوند صورت میگیرد، خود مقدمۀ نجات اخروی بشر از رنجهای جهان دیگر است.
درحقیقت، کانون نجات اسلامی معطوف به جهان آخرت است. در قرآنکریم آمده که مؤمن آلفرعون خطاب به قوم خویش میگوید: «وَ یا قَومِ ما لِی أدعوُکُم إلَی النَّجاۀِ وَ تَدعوُنَنی إلَی النّارِ»؛[۸] «ای قوم چرا باید چنین باشد که من شما را به سوی نجات [از آتش جهنم] دعوت کنم، و شما مرا به سوی آتش بخوانید»
مؤمن مذکور، مردم را بهسوی سبب نجات که همان توحید است فرا میخواند، و این دعوت چیزی جز دعوت موسی(ع) نبود. درمقابل مردم، وی را به کفر و شرک که سبب داخلشدن در آتش جهنم است، دعوت مینمودند.
-
عوامل نجات از دیدگاه اسلام
- ایمان و عمل صالح
در قرآنکریم، ایمان و عمل صالح از مهمترین عوامل سعادت و رستگاری بشر و سرمایۀ اصلی نجات و کلید درهای بهشت معرفی شده است. تعبیر «ایمان» و «عمل صالح» چنان گسترده است که تمام مراحل ایمان به خدا و سایر مبانی اعتقادی (اعم از اصول و فروع دین) از یکسو و انجام هرگونه کارهای شایسته فردی، اجتماعی و سیاسی و عبادی (اعم از مستحب و واجب) و ترک تمام کارهای زشت و ناپسند(اعم از حرام و مکروه) را از سوی دیگر شامل میشود. بنابراین، تمام تکالیف و اوامر و نواهی شرعی و کلیۀ دستورهای اخلاقی شریعت محمدی در حیطۀ عمل صالح قرار میگیرد.
قرآن به صراحت تعریفی از عمل صالح ارائه نداده است، بلکه تنها بر مصادیق آن تکیه می کند. لیکن در یک بیان کلی میشود گفت هر عملی که وحی الهی یا عقل سلیم و فطرت سالم به آن فرمان دهد، عمل صالح است.
مصادیق ایمان و عمل صالح در قرآن
ایمان و عمل صالح بهعنوان مهمترین عامل فلاح و نجات بشر دارای مصادیق گوناگونی است که در قرآنکریم و سنت بهطور مفصل به آنها پرداخته شده است. برخی از مصادیق مهم که در سراسر قرآن و آیات متعدد آن مورد تأکید واقع شده است، عبارتند از:
- تقوا؛ ۲٫ احسان و نیکوکاری؛ ۳٫ خودسازی و تزکیه نفس؛ ۴٫ جهاد و شهادت؛ ۵٫ ترک هواپرستی و مبارزه با هوای نفس، همراه با خوف و خشیت از خداوندمتعال؛ ۶٫ اطاعت از خدا و پیروی از رسولاکرم(ص)؛ ۷٫ صبر و شکیبایی در برابر شداید و شکیبایی در راه خدا؛ ۸٫ اخلاص در نیت، عمل و عقیده؛ ۹٫ استقامت و پایمردی در راه خدا؛ ۱۰٫ صدق و راستی؛ ۱۱٫ اهتمام به اقامه و حفظ نماز؛ ۱۲٫ تولی و تبری.[۹]
- شفاعت
شفاعت بهعنوان یکی از اسباب نجات انسان از عذاب دوزخ، در قرآنکریم و روایات معصومان(ع) تأکید فراوان شده است. بنابر گفتۀ علامه طباطباییره، اخبار دال بر وقوع شفاعت همگی بر این مطلب دلالت دارند که در روز قیامت افرادی گناهکار از اهل ایمان شفاعت میشوند، یعنی یا از دخول در آتش نجات مییابند و یا بعد از داخلشدن در آتش از آن بیرون میشوند. از مجموع آیات شفاعت استفاده میشود، کسانی که در قیامت مشمول شفاعت قرار میگیرند؛ عبارتند از: گناهکاران دیندار، متدینان به دین حق، و گناهکارانی که خدا دینشان را پسندیده است. همچنین شفاعت در آخرین موقف از مواقف قیامت بهکار میرود و گناهکار با شفاعت مشمول آمرزش قرار میگیرد و اصلاً داخل آتش نمیشود و یا آنکه بعد از داخلشدن در آتش با شفاعت نجات مییابد.
- توبه
توبه یکی از آموزههای مهم و اساسی دین مبین اسلام و یکی از عوامل مهم نجات و رستگاری است که همواره مورد اهتمام قرآنکریم و تعالیم اهلبیت(ع) بوده است و توبه از مصادیق عمل صالح هم شمرده میشود، ولی به سبب اهمیت و جایگاه ویژه آن در رستگاری ابدی انسان و تأکید متکلمان مسلمان بر اهمیت آن، بهعنوان یک مسئلۀ مستقل مورد بحث قرار میگیرد. آیات متعددی از قرآنکریم، انسانها را به توبه از گناه و بازگشت به سوی خدا فرامیخواند و در روایات متعددی نیز توبه بهعنوان «آب حیاتی» که انسان را از هلاکت ابدی نجات میدهد و به رستگاری ابدی میرساند، معرفی شده است. تمام فرقههای مسلمان بر اصل وجوب توبه بر هرشخص مسلمانی اجماع دارند؛ اما اشاعره، وجوب توبه را وجوب شرعی، و امامیه و معتزله وجوب آنرا وجوب عقلی میدانند.
- رحمت و مغفرت خداوند
در قرآن میخوانیم: «وَ لَمّا جاءَ أَمرُنا نَجَّینا نَجَّینا…»؛[۱۰] «خداوند به رحمت خود مؤمنان را نجات میدهد…»
اما این رحمت که بهمعنای افاضۀ نعمت و موهبت الهی است، متوقف بر این است که موانع از قبل برداشته شود.
و در آیۀ دیگر میخوانیم: «مَنْ یُصْرَف عَنْه یومَئذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ»؛[۱۱] «هرکس در آن روز از عذاب خدا نجات یابد، مشمول رحمت خدا قرار گرفته است.»
برای نیل به مرتبۀ اعلای انسانی، وی باید موانعی چون گناهان را از خود دور کند و درنتیجه انسان برای برداشتهشدن موانع و نجات از خود، نیاز به مغفرت خدا دارد.[۱۲]
-
موانع نجات از دیدگاه اسلام
- گناه
گناه و معصیت که درواقع همان نافرمانی از خداوندمتعال است، مهم ترین مانع نجات و بزرگ ترین عامل هلاکت و شقاوت و ورود به دوزخ بهشمار میرود. به بیانی دقیق تر می توان گفت تمام اسباب دخول در دوزخ و حرمان از رحمت خداوندکریم، در تحت واژه «گناه» قرار میگیرد.
- گناه
قرآن کریم «گناه» و معصیت خداوند را مهمترین مانع نجات انسان و عامل سقوط او در عذاب معرفی میکند و به تشریح مصادیق متعدد آن که باعث عذاب الیم و خلود در دوزخ می شود، میپردازد. از دیدگاه اسلام گناهان به دو دسته گناهان صغیره و گناهان کبیره تقسیم می شوند. خداوند در مورد گناهان صغیره وعدۀ عفو و آمرزش داده، اما در مورد گناهان کبیره وعده آتش و عذاب داده و توبه از آنها را واجب شمرده است.
- کفر، شرک و نفاق
کفر، شرک و نفاق بهعنوان سرچشمۀ تمام گناهان و معاصی و رذایل نفسانی مطرحاند. قرآنکریم وعدۀ جاودانهبودن عذاب در مورد آنها را داده است و تمام مسلمانان بر خلود کفار و منافقان در جهنم، اجماع و اتفاقنظر دارند.[۱۳]
فصل دوم: نجات در مسیحیت
مسئلۀ نجات بهعنوان یکی از آموزههای عمدۀ کتاب مقدس و یکی از مسایل مهم در حوزۀ کلام و فلسفۀ دین، همواره مورد توجه متألهان و فلاسفۀ مسیحی بوده است.
-
حقیقت نجات در مسیحیت
برای فهم مسئلۀ نجات از دیدگاه مسیحیان، در ابتدا باید نگرش این دین به انسان مطرح شود. از منظر مسیحیان، آدم با گناه و تمرد از دستور الهی و سرپیچی از فرمان او، گرفتار گناه بزرگی شد. این گناه، با ذات او عجین گردید و انسان، ذاتاً گناهکار و پلید شد؛ لذا از درگاه خدا رانده و به زمین تبعید شد. گناه ذاتی یا اولیه که باعث اخراج آدم از بهشت شد، موجب گردید که انسان نتواند به سرشت پاک و الهی خود برگردد. گناه اولیه، ذات انسان را خراب، و سرشت او را فاسد کرد.
سپس پیامبران زیادی برای رهایی و نجات انسان، با شریعت و قانون آمدهاند؛ اما شریعت هم نمیتواند انسان را آزاد کند. قبح مسئله، آنقدر زیاد و فاجعه، بهقدری عمیق است که تطهیر سرشت انسان از گناه ذاتی، از عهدۀ شریعت برنمیآید. این نکته، از مباحث مهم و کلیدی در اندیشۀ مسیحی است که با شریعت و قانون، نمیتوان از بند و اسارت گناه اولیه آزاد شد.[۱۴]
آنچه از فرازهای مختلف عهدجدید استفاده میشود؛ عبارت است از:
- آدم، با گناه خود، ذات انسان ها را گناه آلود کرد و باعث مرگ آنان شد؛
- گرچه در فاصلۀ آدم تا موسی، انسانها گناه میکردند؛ اما مقصر نبودند و مقصر اصلی، آدم بود؛
- شریعت و قانون، توان رهایی بشر را ندارند؛
- آدم و عیسی، یک فرق جوهری با هم دارند. آدم، باعث مرگ و بدبختی انسانها! و مسیح، باعث حیات و نجات انسانها است.
بهطورکلی و بهصورت اجمال، حقیقت نجات در مسیحیت رایج، آن است که خداوند برای نجات نوع انسان که در بند و اسارت گناه است، خود قیام نمود. او کلمۀ ازلیه و یگان فرزند خود را که با او هم ذات است، به شکل بشری پاک و خالی از گناه در میان انسانها ظاهر ساخت و او را فدای گناه انسان کرد. بنابراین نجات انسان تنها از طریق خداوند و بهواسطۀ مرگ فداکارانۀ پسرش(عیسیمسیح) برای رهایی انسانِ محکوم به مرگ، تحقق یافته است و راه دیگری غیر از دخالت مستقیم خدا برای آن وجود ندارد.[۱۵]
نجات از گناه و مرگ
نجات شناسی در مسیحیت بر این امر مبتنی است که تمام انسانها به دلیل «گناه نخستین» یا گناه موروثی، ذاتا فاسد و در حضور خداوند گناهکار و محکوم به مرگ ند و مرگ عیسی بر صلیب و رستاخیز او، تنها عامل نجات انسان است. بنابراین، نجات از گناه و مرگ ابدی، از مسایل بنیادین این بحث در اندیشه کلامی مسیحیت است. در زمان مسیح این اعتقاد وجود داشت که گناه آدم و حوا در بهشت بر همه فرزندان و نسلهای بعدی آنان اثر گذاشته است و تمام انسانها از روزی که آدم از بهشت رانده شد، گناهکار متولد می شوند و عیسی نیز اعلام کرد که آمده است تا افراد بشر را از گناه نجات دهد و یا «بازخرید» کند. برای بخشایش و نجات انسان از گناه و مرگ، پدر که در آسمان است، به دلیل مهر پدری به ابنای بشر، با قربانی کردن پسر خود و مصلوب شدن او، بشریت را از گناه رها ساخته و نجات داده است. به اعتقاد الهی دانان مسیحی، از آنجا که نجات، کار مهم و روحانی خداوند در مورد انسان است، خداوند نجات بشر را اراده کرده و آن را در تاریخ محقق ساخته است و در این مورد دارای نقشه، برنامه و روشی مشخص است. هنری تیسن در کتاب الهیات مسیحی نقشه نجات را این گونه بیان می کند: ۱. خداوند انسان را خلق فرمود.
۲٫ اجازه داد تا سقوط کند. ۳٫ نجات مسیح را که برای همه کافی بود فراهم ساخت. ۴. عده ای را برای نجات برگزید. ۵. روح القدس را فرستاد تا کار نجات برگزیدگان را اجرا نماید.
-
عوامل نجات در مسیحیت
مهمترین عوامل نجات و رستگاری از دیدگاه مسیحیت عبارتند از:
- فدا
مرگ مسیح بر صلیب و کفارهشدنِ او برای گناهان جهت تحقق نجات بشر بهعنوان تنها راه نجات حقیقی و رسیدن به حیات ابدی، از اصول بنیادین اعتقاد مسیحی است، بهنحوی که تنها تمایز اساسی بین مسیحیت و سایر ادیان شمرده شده است. اساس سایر ادیان بر تعالیم بنیانگذاران آنها قرار دارد؛ اما مسیحیت با تمام ادیان این تفاوت را دارد که براساس مرگِ بنیانگذار خود قرار گرفته است. اگر مرگ مسیح را به کناری بگذاریم، مسیحیت به سطح سایر ادیان نزول خواهد کرد. در اینصورت هرچند هم اخلاقیات عالی خواهیم داشت؛ اما فاقد نجات خواهیم بود، بهطویکه اگر صلیب را برداریم، قلب مسیحیت از بین خواهد رفت.
- ایمان
یکی از عوامل مهم نجات در مسیحیت، مسئلۀ «ایمان» است. کتاب مقدس نیز بر آموزه ایمان بهعنوان یکی از عوامل مهم کسب نجات و رستگاری تأکید بسیار کرده است. ایمان عهدجدید، بهطور خلاصه براساس این اعتقاد قرار دارد که خدا بهوسیلۀ زندگی و رستاخیز مسیح، بهنحو قاطعانهای وارد زندگی بشر گردید. در قرن اول اگر کسی رستاخیز عیسی را قبول نمیکرد، مسیحی نبود. درواقع، پایۀ ایمان مسیحی همان رستاخیز مسیح بود
- فیض(لطف الهی)
یکی دیگر از عوامل مهم نجات که در مسیحیت همواره مورد تأکید متکلمان و فلاسفۀ مسیحی واقع شده است، «فیض و لطف الهی» است. یکی از نویسندگان مسیحی دربارۀ مفهوم «فیض» میگوید: «درواقع، فیض را نمیتوان توصیف کرد و فقط میتوان از راه تجربه آن را دریافت. وی با ذکر این مطلب که «فیض رابطۀ شخصی خدا با ما است، تصریح میکند: «نزدیکترین معادل معنای فیض، مهر و عشق پایدار است.
-
موانع نجات از دیدگاه مسیحیت
در آیین مسیحیت از «گناه» و «شریعت»، بهعنوان دو مانع مهم نجات و رستگاری بشر یاد شده است.
- گناه بهعنوان اولین مانع مهم نجات و رستگاری
یکی از نظرهای مهم قدیس اگوستین، اعتقاد به «گناه اولیه» است. وی تأکید میکرد، انسان به این صورت آزاد نیست که بتواند بین نیکی و بدی، یکی را انتخاب کند. میراث انسان، گناهآلودگی است و بههمین دلیل وی به گناه تمایل دارد و این تمایل آنقدر شدید است که اگر لطف و فیض الهی کمک نکند، نمیتواند بر گناه غلبه کند. انسان به جای اینکه آزاد باشد، در اسارت گناه به سر میبرد و فقط با لطف الهی میتواند از این بند آزاد شود. طبق تعالیم کتاب مقدس، نتیجۀ قطعی گناه، «مرگ» است. بابهای دوم و سوم سِفر پیدایش، چنین تعلیم میدهد که مرگ در نتیجۀ گناه وارد جهان شد.[۱۶]
- «شریعت» به عنوان دومین مانع مهم نجات و رستگاری
شریعت، دومین مانع نجات انسان، در مسیحیت معرفی شده است. در بخشهایی از عهد جدید به شدت علیه «شریعت» سخن گفته شده و شریعت به عنوان یکی از موانع مهم نجات بشر معرفی گردیده است. به اعتقاد مسیحیان، شخصی که گرفتار مرض گناه است، احتیاجش با شریعت و قوانین و دستورهای نیکوی اخلاقی و امر و نهی برآورده نمی شود، بنابراین، انجام اعمال و مناسک مذهبی نمی تواند هیچ نقشی در رستگاری و نجات انسان ایفا کند. منظور مسیحیان از عبادت، تحصیل نجات و بخشش گناهان نیست؛ زیرا به اعتقاد آنان نجات را نمی توان به وسیله کارهایی که انجام می گیرد، به دست آورد، بلکه بخشش از طرف خدا رایگان به انسان عطا می شود، به شرطی که به مسیح ایمان آورد. از این رو عبادت خدا نه جهت تحصیل نجات، بلکه به منظور ابراز محبت و قدردانی به خدا برای نجات رایگانی است که به انسان بخشیده است.[۱۷]
بخش سوم: مقایسۀ اجمالی نجات در اسلام و مسیحیت
-
نقاط افتراق دودیدگاه
گرچه هر دو دین بر ایمان به خدای واحد و روز رستاخیز و مسئلۀ نجاتبخشی بشر تأکید میکنند؛ اما در تبیین مسئله نجات دارای اختلافات و تفاوتهای بسیاری با یکدیگرند.
- درحالیکه در مسیحیت، اساس و بنیان این مسئله بر نجات از گناه و هلاکت ابدی قرار دارد و بر نوعی «نجات اخلاقی» تأکید میشود؛ اما در اسلام بر نجات از هرگونه شقاوت روحی و عذاب روحانی و جسمانی که پس از مرگ و در عالم برزخ و یا در قیامت و یا در هردو بر انسان وارد میشود، تأکید میشود. بنابراین در مسیحیت بر «نجات از اسارت گناه و قدرت مرگ» تأکید میشود؛ حالآنکه در اسلام بر «نجات از شقاوتهای روحی و آلام و عذابهای روحانی و جسمانی عالم پس از مرگ» اشاره شده است.
- در مسیحیت، اعتقاد بر آن است که قبل از آنکه بشر بخواهد یا بتواند کاری برای نجات خویش انجام دهد، خداوند بهوسیلۀ مرگ عیسی بر صلیب، این مهم را به انجام رسانده و از اینرو تمام پیروان عیسی از اسارت گناه و مرگ رها شده و نجات یافتهاند. اما از دیدگاه اسلام، هرکس خودش باید با تمسک به قرآنکریم و پیامبر و اهلبیت(ع) و با تلاش و کوشش خود و با انجام اعمال صالح و کسب فضایل اخلاقی و تهذیب نفس و پرهیز از گناه در طول حیات دنیوی به آن دست یابد. بنابراین از دیدگاه مسیحیت، «نجات» از هماکنون برای پیروان عیسی حاصل و فراهم است؛ زیرا خداوند با فدیۀ مسیح از انسان، راضی گشته و نجات را به رایگان به او هدیه نموده است. اما نجات در اسلام، در گروی ایمان واقعی به اصول محوری دین حق و اعمال صالح است که انسان حاصل آن را در عالم پس از مرگ خواهد دید.
- گرچه در هر دو دین بر مسئله ایمان بهعنوان یکی از عوامل مهم نجات تأکید شده است؛ اما در تفسیر ایمان و تبیین ارکان و متعلقات آن، تفاوتهای بسیاری در هر دو دین وجود دارد. در اسلام، علاوهبر اقرار زبانی، تصدیق قلبی به مبدأ و معاد و نبوتِ نبیِ حاضر و وحی ناسخ از ارکان ایمان است که جهت نجات باید با عمل صالح نیز همراه باشد. اما در مسیحیت مسایلی همچون فدا، تجسد، تصلیب و رستاخیز عیسی، از ارکان ایمان مسیحی است که همواره در اندیشۀ فیلسوفان دین مسیحی نیز بهشدت به چالش کشیده شده است.
- در اسلام بر نقش عمل صالح که گسترۀ آن تمام اصول اعتقادی و فروع دین و کلیه واجبات و محرمات شرعی و اخلاقی را دربرمیگیرد، در فلاح و رستگاری انسان تأکید بسیار شده است؛ اما مسیحیت علاوهبر آنکه هیچ ارزشی برای «عمل» در نجات انسان قایل نیست، انسان را عاجزتر از آن میداند که بتواند برای نجات خویش کاری انجام دهد. از اینرو مسیحیان، «نجات» را هدیهای مجانی از طرف خدا میدانند؛ زیرا به اعتقاد آنان، خداوند قبلا با مرگ عیسی بر صلیب از بشریت راضی شده، و خشنودساختنِ مجدد او دیگر ضروری نیست.
- یکی دیگر از عوامل نجات از نظر هر دو دین، مسئلۀ توبه است. در اسلام، توبه بهمعنای بازگشت به سوی خدا، همراه با ترک گناه و معصیت و پشیمانی از انجام آن و عزم بر ترک آن است که از سوی خود فرد انجام میگیرد و سبب آمرزش گناهان از سوی خداوند میشود؛ اما در مسیحیت، توبه(اعتراف) که یکی از آیینهای هفتگانه است، به دست کشیش انجام میپذیرد؛ به اینمعنا که شخص گناهکار باید نزد کشیش به گناه خود اعتراف کند تا کشیش او را عفو نماید و گناهانش را بیامرزد.
-
نقاط اشتراک دو دیدگاه
هرچند اختلافات در این دو نظریه عمیق است؛ اما نمیتوان برخی از همسانیهای موجود در این دو سنت را در زمینۀ نجاتشناسی نادیده گرفت و از طرح آن غفلت نمود.
- نجات از گناه و هلاکت آن، از موارد مشترک میان اسلام و مسیحیت در بحث نجاتشناسی است. هم اسلام و هم مسیحیت گناه را بهعنوان یکی از مهالک مهم به حساب میآورند.
گناه با فطرت کمالجویی انسان ناسازگار است و ارتکاب و اصرار بر انجام آن نه تنها انسان را از رسیدن به کمال باز میدارد؛ بلکه او را درگرداب مفاسد و مهالک غرق میگرداند.
بنابراین هرچند مفهوم گناه در دین مسیحیت با آنچه در اسلام مطرح است، تا حدودی متفاوت است؛ اما یک معنای مشترک از این مفهوم در هر دو سنت وجود دارد و آن اینکه گناه بهمعنای تخطی از فرمان خداوند و تجاوز به ساحت ربوبی او بوده و این اهانتی بس بزرگ به پروردگار است. ازنظر هر دو سنت شخصی که مرتکب گناه میگردد، مستحق عقوبت الهی خواهد گردید. البته توبۀ از گناه باعث از بینرفتنِ آثار تکوینی آن و همینطور برداشتهشدن عقوبت اخروی میگردد.
- رحمت خداوند، در نجات انسان در هر دو سنت اسلام و مسیحیت از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است و شرط اساسی برای نجات از عذاب خداوند است.
از نظر اسلام، رحمت که بهمعنای افاضۀ نعمت و موهبت الهی است، متوقف بر این است که موانع از قبل برداشته شود. گناه از بزرگترین موانع نجات است. رفع این مانع نیاز به مغفرت خدا دارد و خودِ مغفرت نیز از غلبۀ رحمت خداوند ناشی میگردد. بنابراین اگر رحمت خداوند نباشد، عذاب از احدی برداشته نخواهد شد: «مَنْ یُصْرَف عَنْه یومَئذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ»؛[۱۸] «هر کس در آن روز از عذاب خدا نجات یابد، مشمول رحمت خدا قرار گرفته است.
از نظر مسیحیان نیز خداوند منبع رحمت و دارای محبت نسبت به انسانها است. در نجاتشناسیِ مسیحی، جایگاه رحمت و مغفرت خداوند بسیار مهم است؛ زیرا از نگاه آنان، خداوند براساس صفت رحمت خود مسیح را فدای بشریت نمود. آمرزش گناهان در مسیحیت نیاز به رحمت خداوند دارد.
باید یادآور شد که ریشۀ بسیاری از تفاوتها در مبانی و پیشفرضهای الاهیاتی این دو دیدگاه نهفته است. آموزۀ نجات در دین مسیحیت بر مبانی و اصول اعتقادی خاصی استوار گردیده است. نحوۀ نگرش آنان به انسان و سرشت او، تلقی و درک آنان از جایگاه عیسی(ع)، اعتقاد آنان به رستاخیز و کیفیت آن، از مبانی مهم نجاتشناسیِ مسیحی است. باور به تثلیث نیز بهعنوان یک اعتقاد پذیرفته شده و بهعنوان یکی از پیشفرضهای نجات مسیحی مطرح گردیده است.
نگرش متفاوت اسلام به انسان و جایگاه حضرت عیسی(ع) درتقابل با مسیحیت، خود میتواند بهعنوان مبنایی در نجات اسلامی مطرح باشد.
هرچند در باب انسانشناسی و مسیحشناسی میان دو سنت اختلافات عمیقی وجود دارد، در مورد جهان آخرت و مسایل مربوط به آن، مشترکات زیادی میان اسلام و مسیحیت رایج موجود است که موجب همسانی نسبی در برخی از مبانی میان اسلام ومسیحیت گردیده است؛ مبانی مشترکی همچون جاودانگی انسان، حقیقت جهان پس از مرگ، وجود عالم برزخ و قیامت و به دنبال آن جهنم و بهشت.[۱۹]
نتیجه
مفهوم نجات در قرآن یک معنای عدمی و سلبی است و معنای دقیق آن با مفاهیم «سعادت»، «فوز» و «فلاح» که ایجابی میباشند تفاوت دارد. نجات بهعنوان اولین نگرانی انسان و اولین دغدغۀ پیامبران مقدم بر سعادت اوست. البته رسیدن به این درجات مستلزم عبور از مرحلۀ پیشین(یعنی نجات از مهالک) است. نجات دنیایی از مهالک که با ارادۀ خداوند صورت میگیرد، خود مقدمۀ نجات اساسی بشر یعنی نجات از رنجهای جهان دیگر است.
از نظر اسلام و مسیحیت، عامل اساسی نجات انسان، ایمان است. در ایمانِ اسلامی هم معرفت لازم است و هم التزام به مقتضای آن، بهطوریکه آثار آن در عمل بروز کند؛ اما در آموزۀ نجات مسیحی، دلالت صریح و روشنی از نقش عمل در نجات انسان وجود ندارد.
نجات از گناه از موارد مشترک میان اسلام و مسیحیت در بحث نجاتشناسی است. از نظر اسلام انسان اگرچه با عنایت و فیض رحمانی مشمول نجات میگردد و نقش او کاملاً برجسته و نمایان است؛ اما در نجات مسیحی انسان، تسلیم ارادۀ حق است؛ زیرا نجات طرح و نقشۀ خداوند بوده که مستقیماً به دست او اجرا گردیده است.
گرفتاری نوع انسان در انواع عذاب و رنج برخلاف رحمت واسعۀ خداوند است. بنابر شمول رحمت الهی اکثریت انسانها را باید اهلنجات بدانیم، نه اینکه تنها قایل به نجات عدهای خاص باشیم. گروه کثیری از غیرمسلمانان که کفر قلبی ندارند، مشمول نجات الهی میگردند؛ زیرا کافر حقیقی، کسی است که با وجود علم و معرفت، حق را انکار یا با آن ستیزهجویی کند.
در نجاتشناسیِ مسیحی نیز جایگاه رحمت و مغفرت خداوند بسیار مهم است؛ زیرا از نگاه آنان خداوند براساس صفت رحمت خود مسیح را فدای بشریت نمود. در سنت مسیحیت هرچند ایمان به عیسیمسیح بهعنوان خداوند، شرط انحصاری نجات است؛ اما در قرن اخیر در شمول نجات نسبت انسانهای حقطلب و در ظاهر غیرمسیحی اگر از روی ایمان واخلاص خویش را وقف خداوند نمایند، تجدیدنظر شده است.
منابع
قرآنکریم.
کتاب مقدس(انجمن پخش کتب مقدسه).
- امامی، مجتبی، “نجات در قرآن و مقایسۀ آن با آموزۀ نجات مسیحی”، فصلنامۀ قبسات، ش۴۳، بهار ۱۳۸۶ش.
- بی. ناس، جان، تاریخ جامع ادیان، ترجمۀ علیاصغر حکمت، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چپنجم، تهران، ۱۳۷۲ش.
- تیسن، هنری، الهیات مسیحی، ترجمۀ ط، میکائلیان، انتشارات حیات ابدی، تهران.
- جوادیآملی، عبدالله، تسنیم، ج۵، چاول، مرکز نشر إسراء، قم، ۱۳۸۲ش.
- دایرۀُالمعارف کتاب مقدس، ترجمه بهرام محمدیان و دیگران، سرخدار، تهران، ۱۳۸۱ش.
- سعدی، حسینعلی، “نجاتشناختی تطبیقی (اسلامی ـ مسیحی)”، مرکز تحقیقات اصفهان، بیتا.
- طالبی، حسن، “نجاتشناسی از دیدگاه مسیحیت”، سایت باشگاه اندیشه.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، مؤسسه اسماعیلیان، قم، ۱۴۱۴ق.
- لین، تونی، تاریخ تفکر مسیحی، ترجمۀ روبرت آسریان، انتشارات فرزان، چاول، تهران، ۱۳۸۰ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحارُالأنوار، دار احیاء التراث العربی، الطبعۀ الثالثه، بیروت، ۱۴۰۳ق.
————————————
پانوشت:
[۱]. شعرا/۱۶۹٫
[۲]. تحریم/۱۱٫
[۳]. انعام /۶۳٫
[۴]. بقره/۴۹٫
[۵]. قصص/۴٫
[۶]. یونس/۷۳٫
[۷]. اعراف/۸۹٫
[۸]. غافر/۴۱٫
[۹]. حسن طالبی، نجاتشناسی از دیدگاه مسیحیت و اسلام، ص۱۰۷٫
[۱۰]. هود/۵۸٫
[۱۱]. انعام/۱۶٫
[۱۲]. مجتبی امامی، نجات در قرآن و مقایسه آن با آموزه نجات مسیحی، ص۳۴٫
[۱۳]. مؤسسه فرهنگی جام طهور، مقایسه نجات و رستگاری از دیدگاه مسیحیت و اسلام، ش۴٫
[۱۴]. حسینعلی سعدی، نجاتشناختی تطبیقی، ص۱۰، به نقل از کلیات الهیات رهاییبخش، مصطفوی.
[۱۵]. مجتبی امامی، نجات در قرآن و مقایسه آن با آموزه نجات مسیحی، ص۳۹٫
[۱۶]. مؤسسه فرهنگی جام طهور، مقایسه نجات و رستگاری از دیدگاه مسیحیت و اسلام، ش۱٫
[۱۷]. حسن طالبی، نجاتشناسی از دیدگاه مسیحیت و اسلام، ص۱۰۷٫
[۱۸]. انعام/۱۶٫
[۱۹]. مجتبی امامی، نجات در قرآن و مقایسه آن با آموزه نجات مسیحی، ص۵۱٫