آداب و شرایط استجابت دعا در کتب مقدس ادیان ابراهیمی
نویسنده: بیبیزینب هاشمی
(دانشآموختۀ حوزۀ علمیۀ مشهد و عضو حلقۀ علمی قرآن)
چکیده
دعا بسان یکی از مهمترین راههای ارتباطی پیروان ادیان الهی با خدا در کتب مقدس ادیان ابراهیمی مورد توجه قرار گرفته است. متون دعایی پیشتر در کتاب مقدس عبری بهویژه در «مزامیر داوود»، و در عهدجدید بهویژه در «دعای خداوند» آمده است. ایندو کتاب در بیان معارف وحیانی و ازجمله مقولۀ دعا، حتی با فرض عدم تحریف، باز هم در قبال قرآنکریم که معجزه ابدی اسلام است، کامل نیستند. این مقاله در حوزۀ مطالعات تطبیقی و نتیجهاش در بیان مواضع خلاف و وفاقِ آن است. فرضیۀ مقاله، این است که قرآنکریم، بیان کاملتر، جامعتر و روشنتری درباره دعا نسبت به کتاب مقدس عبری و کتاب عهدجدید دارد. این برتریِ مضمونی، در موضوع آداب دعاکننده و دعاشونده و نیز شرایط استجابت دعا به تفکیک در فرجام مقاله تبیین شده است.
کلیدواژه: قرآنکریم، کتاب مقدس عبری، کتاب عهدجدید، دعا، آداب دعا، استجابت دعا.
مقدمه
دعا از مهمترین آموزههای هر دین و سابقهاش به قدمت انسان است. مقوله دعا با توجه به گسترۀ نیازهای مادی و معنوی انسان و نیز دامنۀ وسیع ارتباطی میان او و خداوند، مورد توجه پیروان ادیان و بهویژه ادیان ابراهیمی بوده است.نصوص فراوان قرآنی، کتاب مقدس عبری و عهدجدید در زمینه دعا، بیانگر اهمیت و جایگاه آن است.
حکمت و فلسفۀ دعا در هر سه کتاب توحیدی این است که دعا اعلام بندگی و اظهار فقر و وابستگی به منبع الهی و غنای مطلق اواست. زیباترین تعبیر مشترک در بیان عرفا و اندیشمندان توحیدی این است که دعا دلسپردگی و تمنای بینهایت کوچک نسبت به بینهایت بزرگ است. در کتب مقدس ادیان ابراهیمی، امر خداوند به دعا بهمعنی اظهار بندگی انسان است که نشان از اوج تواضع انسان موحّد به خداوند بینیاز است.
متون دعایی پیشتر در کتاب مقدس عبری بهویژه در مزامیر داوود، و در عهدجدید بهویژه در «دعای خداوند»[۱] آمده است. ایندو کتاب در بیان معارف وحیانی (و ازجمله مقولۀ دعا) حتی با فرض عدم تحریف، باز هم در قبال قرآنکریم-که معجزه ابدی دین اسلام است- کامل نیستند. با توجه به اینکه پیروان ادیان ابراهیمی، همگی کتاب مقدسشان را معتبر و قانونی برمیشمرند، از اینرو شایسته است پژوهشگران مسلمان با کاوش زمینههای مختلف دعا بتوانند قدرت، قوت و برتری معارف قرآنی را به رخ پیروان سایر ادیان بکشانند و از این طریق دلهای تشنۀ معنویت و حقیقت را به سوی آیین جاوید اسلام متمایل سازند. بدیهی است برای گفتگو با سایر ادیان بهترین وسیله، حکمت و اندرز نیکو و جدال احسن است، راهکاری منطقی که قرآن بدان اشاره کرده است.[۲]
فصل اول. آداب و شرایط استجابت دعا در قرآنکریم
۱٫ آداب دعا
۱٫۱٫ تضرع
التماس از خدا و زاری و کرنش از آداب دعا است. خداوند میفرماید:
«ادْعُواْ رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَهً إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ»؛[۳] «پروردگار خود را به زاری و نهانی بخوانید که او از حدّگذرندگان را دوست نمیدارد.»
در این آیه، دو ادب از آداب دعا ذکر شده است: یکی آنکه با حالت زاری و عرض حال ناتوانی و نقص و نیاز باشد؛ چنانکه امام صادق(ع) میفرماید: «هیچ چیزی نیست مگر آنکه پیمانهای دارد جز اشکها، زیرا یک قطره از اشک، دریاهایی از آتش را خاموش می کند، … و چون اشک روان شود، خدا آن را بر آتش حرام کند و اگر یکی در میان امتی بگرید به همه رحم شود.»[۴]
و دوم آنکه در نهان باشد، یعنی دعا در حال خلوت با خدا انجام شود. بدیهی است که دعا در پنهانی بدان جهت که از شایبۀ ریا دور بوده و به اخلاص نزدیکتر است، با حضور قلب مناسبتر و مورد ترغیب واقع میشود.
۱٫۲٫ آهستگی در خواندن
ادب حکم میکند که صدا در هنگام دعا آهسته، یعنی بین جهر و اخفات باشد. قرآن در اینباره میفرماید:
«قُلِ ادْعُواْ اللّهَ أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَـنَ أَیًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَی وَلاَ تَجْهَرْ بِصَلاَتِکَ وَلاَ تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلاً»؛[۵] «بگو: الله را بخوانید یا رحمان را، هر کدام را بخوانید، (ذات پاکش یکی است و) برای او بهترین نامهاست! و نمازترا زیاد بلند، یا خیلی آهسته نخوان و در میان آن دو، راهی (معتدل) انتخاب کن.»
خداوند، پیامبر خود حضرت زکریا(ع) را به همین صفت در حال دعا[۶] میستاید:
«إِذْ نَادَی رَبَّهُ نِدَاء خَفِیًّا»؛[۷] «و آنگاه که(زکریا) پروردگارش را آهسته ندا کرد» و نیز میفرماید:
«ادْعُواْ رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَهً إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ»؛[۸] «پروردگار خود را به زاری و نهانی بخوانید که او از حد گذرندگان را دوست ندارد.»
اعتدا و تعدی در آیه فوق بدین معناست که صدا را بلند نکرده و تجاوز از حد ادب نکند و یا منازل انبیاء را طلب نکند.[۹]
۱٫۳٫ پاکیزگی و طهارت
پاکیزگی و طهارت نیز از آداب مهم دعا است، آنچنانکه حقتعالی به پیامبر گرامی(ص) میفرماید: «وَ ثِیابَکَ فَطَهِّر»؛[۱۰] «هرگاه بخواهی در درگاه ما بایستی، لباس خود را با آب شستشو بده.»[۱۱]
۱٫۴٫ تمسک به نام پروردگار
با توجه به اینکه در قرآنکریم ادعیه فراوانی وجود دارد و گویندگان بسیاری از آنها پیامبرند؛ لذاتوجه به نحوه دعاهای ایشان ضروری است. انبیای الهی همه دعاهای خویش را با «رب» شروع میکردند و در زیر، به دو نمونه اشاره میشود.حضرت محمد(ص): «وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ»؛[۱۲] «بگو: پروردگارا، از وسوسههای شیطانها به تو پناه میبرم.»
حضرت ابراهیم(ع): «رَبِّ هَبْ لِی حُکْمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ»؛[۱۳] «پروردگارا، به من دانش عطا کن و مرا به صالحان ملحق فرمای.»
با اینکه «الله»، جامعترین نامهای خداست ولی از آنجا که تقاضا از محضر پر لطف او تناسب با مسئله ربوبیت دارد. خواندن خداوند با این نام در آغاز دعاها از هر نام دیگر مناسبتر و شایستهتر است.[۱۴]
۱٫۵٫ اصرار در دعا
پافشاری در ابراز دعا و پیگیری دایمیِ حوایج، از دیگر آداب دعاست. پیامبراکرم(ص) فرمود: «خدا رحمت کند بندهای را که حاجاتش را از خدا بخواهد و در دعا اصرار کند، چه مستجاب شود چه نشود و سپس این آیه را تلاوت فرمود: «وَأَدْعُو رَبِّی عَسَی أَلَّا أَکُونَ بِدُعَاء رَبِّی شَقِیًّا»؛[۱۵] «خدا را میخوانم و امیدوارم در دعایم محروم نمانم.»[۱۶]
۱٫۶٫ سپاس خداوند
از جمله آدابی که شخص دعاکننده باید قبل از دعا انجام دهد، حمد و سپاس خداوند، یادآوری نعمتهای او و شُکر است. خداوند میفرماید:
«الَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیُؤْمِنُونَ بِهِ»؛[۱۷] «کسانی که عرش (خدا) راحمل می کنند، و آنها که پیرامون آنند، به سپاس پروردگارشان تسبیح میگویند و به او ایمان دارند… .»[۱۸]
۱٫۷٫ بلندنمودن دست به سوی آسمان(تبتُّل)
از دیگر آداب دعاکننده، بلندکردن دستها و حرکت انگشت سبابه است. قرآن در اینباره میفرماید: «وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا»؛[۱۹] «و نام پروردگار خود را یاد کن و تنها به او بپرداز٫» مراد از تبتُّل، تضّرع و زاری با زبان، اشارهکردن با انگشتان و نیز بلندکردن دستها در نماز است.[۲۰]
۲٫ شرایط استجابت دعا
استجابت دعا فرایندی است که در آن، خداوند دعای دعاکننده را تضمین میکند؛ بنابراین فرایندی دو سویه است. آیاتی نظیر «وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»؛[۲۱] «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ»[۲۲] و جز اینها مشخص میکند که دعای بندگان، اجابتِ پروردگار را در پی دارد. «دعا» در واقع «رویْکرد» به جانب معبود و «خواندنِ» او توسط بندگان است و «اجابتِ» پروردگار چیزی نیست جز واکنش و اقبال او به دعای بندگان؛ او به بندگان نزدیک است و دعای ایشان را میشنود.
در الگوی «دعا – اجابت» در قرآنکریم، آنچه برجسته شده و مورد تأکید است اصل گفتوشنود و ارتباط بیواسطه میان انسان وخداوند است.[۲۳]
استجابت به دو بخش تقسیم میشود: شرایط دعاکننده و دعاشونده.
۲٫۱٫ شرایط دعاکننده
الف. شناخت خداوند
از شرایط اساسی استجابت دعا، شناخت خداوند است. لازم است دعاکننده به قدرت و توانایی خداوند ایمان کامل داشته باشد و بزرگی و بخشایندگی و محبت خداوند را درک کند تا بداند چه کسی را میخواند.
قرآنکریم شرط استجابت دعا را ایمان بنده به خدایمتعال ذکر میکند: «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ»؛[۲۴] «هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند، (بگو) من نزدیکم و دعای دعاکنندگان را- به هنگامی که مرا بخواند- اجابت میکنم، پس آنان باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند، باشد راهیابند.»
ذیل کلمۀ «لیُؤمِنوا بِی» از امام صادق(ع)روایت است که فرمود: معنای جمله این است که بهطور یقین باید بدانند که من قدرت دارم آنچه را میخواهند به آنان میدهم.[۲۵]
ب. گمان نیکو به خدا و یقین به استجابت دعا
هنگامۀ دعا لازم است انسان، امید به اجابت دعای خویش داشته و به عنایت خداوند نیز گمان نیکو بَرد. همچنین امید خود را از دیگر آفریدههای خداوند قطع کند و تنها رو به سوی او کند. این حال درماندگی در برابر خداوند، از بندهای است که هیچ راهی جز پناهبردن به او ندارد و نیازهای خود را تنها از او میخواهد. قرآنکریم نیز به این حالت اشاره دارد: «أ َمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَّا تَذَکَّرُونَ»؛[۲۶] «یا (کیست) آن کس که درمانده را-چون وی را بخواند- اجابت میکند، و گرفتاری را برطرف میگرداند و شما را جانشینان این زمین قرار میدهد.»
ج. اخلاص
خداوند به پیامبر(ص) دستور اخلاص میدهد:
«قُلْ إِنَّ صَلاَتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ»؛[۲۷] «بگو نماز من و (سایر) عبادات من و زندگی و مرگ من، برای خدا، پروردگار جهانیان است.»
د. تقدیمِ دیگران در دعا
قرآنکریم در آیات فراوانی همچون: «اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ»؛[۲۸] «به راه راست، ما را راهبر باش» و نیز آیۀ «ومِنْهُم مَّن یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَفِی الآخِرَهِ حَسَنَهً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»[۲۹]: «و برخی از آنان میگویند: «پروردگارا! در این دنیا به ما نیکی و در آخرت (نیز) نیکی عطا کن، و ما را از عذاب آتش (دور) نگه دار» به ما میآموزد که باید از خودخواهی بدور بوده و به فکر دیگران باشیم.
ه. خضوع و تأثُّر درونی
اگر انسان طالب برآمدن دعا باشد، ناگزیر باید به دنبال تأثر درونی بوده و در تحصیل آن تلاش کند؛ چراکه اگر درون انسان متاثر گردد، حجابهای میان آدمی و خداوند برداشته شده، باعث بارش رحمت الهی میشود. قرآن مؤمنان را اینگونه وصف میکند:
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ»؛[۳۰] «مؤمنان، همان کسانیاند که چون خدایاد شود دلهایشان بترسد، و چون آیات او بر آنان خوانده شود بر ایمانشان بیفزاید و پروردگار خود توکل میکنند.»
و. همراهی دعا و عمل
از دیگر شرایط استجابت دعا، همراهی آن با عمل است و هیچ دعایی بدون عمل پذیرفته نیست. زمانی که آیۀ «مَن کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا. وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا»[۳۱] نازل شد، گروهی از یاران پیامبردکانها را بستند و به عبادت مشغول شدند و گفتند: روزی ما تضمین شده است. چون خبر به پیامبر رسید، آنان را نزد خود فراخواند و فرمود: چه چیز شما را به این کار بر انگیخت؟ گفتند یا رسولالله! خداوند متکفل روزی ما شد. پیامبر در پاسخشان فرمود: هرکس چنین کند دعایش مستجاب نخواهد شد. دنبال کسب و کار بروید.[۳۲]
ز٫ دوری از حرام و گناه
توبه، دوری از گناه و ادای واجبات و مراقبت بر آنها از شرایط استجابت دعاست:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُلُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَاشْکُرُواْ لِلّهِ إِن کُنتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ»؛[۳۳] «ای کسانی که ایمان آوردهاید، از نعمتهای پاکیزهای که روزی شما کردهایم، بخورید و خدا را شکر کنید، اگر تنها او را میپرستید.»
ح. دعا با اسماء حسنی و توسل به ائمه(ع)
توسل به خدا از طریق ائمه(ع)، یکی از مصادیق اسماءُالحسنی است. قرآنکریم میفرماید:
«وَلِلّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَآئِهِ سَیُجْزَوْنَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ»؛ و نیز: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَهَ…»[۳۴] این آیات اشاره دارند که در دعا باید توسل جست. امام صادق(ع) در تفسیر این دو آیه میفرماید: «به خدا سوگند! نامها و نشانههای نیک خداوند، ما هستیم… و به خدا قسم! وسیلهای که قرآن از آن سخن به میان آورده، ما هستیم.»[۳۵]
۲٫۲٫ شرایط دعاشونده
انسان برای رسیدن به مطلوب خود، لازم است به درگاه کسی دعا کند که شایسته این کار باشد.بنابراین مهمترین شرط دعاشونده آن است که قدرت استجابت دعا را داشته باشد؛ چه در غیر اینصورت دعاکردن، امری عبث و بیهوده خواهد بود. معتقدیم بهترین و والاترین موجود در این زمینه کسی است که بالاترین قدرت را داراست و بالاترین قدرت از آن پروردگار قادر متعال است: «وَاللَّهُ خَلَقَ کُلَّ دَابَّهٍ مِن مَّاء فَمِنْهُم مَّن یَمْشِی عَلَی بَطْنِهِ وَمِنْهُم مَّن یَمْشِی عَلَی رِجْلَیْنِ وَمِنْهُم مَّن یَمْشِی عَلَی أَرْبَعٍ یَخْلُقُ اللَّهُ مَا یَشَاء إِنَّ اللَّهَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»؛[۳۶] «و خداست که هر جنبندهای را(ابتدا) از آبی آفرید. پس پارهای از آنها بر روی شکم راه میروند و پارهای از آنها بر روی دو پا و بعضی از آنها بر روی چهار (پا) راه میروند. خدا هرچه بخواهد میآفریند. در حقیقت، خدا بر هر چیزی تواناست.»
فصل دوم: آداب و شرایط استجابت دعا در کتاب مقدس عبری
۱٫ آداب دعا در کتاب مقدس عبری
۱٫۱٫ توجه به حضور خداوند
کسی که دعا میخواند باید چشمانش را پایین افکنده و قلبش را متوجه بالا سازد و باید نزد خود مجسم کند که شِخینا[۳۷] مقابل اوست.[۳۸] داوود در مزامیر چنین میگوید: «خداوند را همیشه پیش روی خود میدانم.»[۳۹] و در تلمود براخوت[۴۰] آمده است: هنگامی که دعا و نماز میخوانید بدانید در حضور چه کسی ایستادهاید.[۴۱]
۱٫۲٫ ایستادهدعاکردن و دست به سوی آسمان بردن(تبتّل)
بلندکردن دست به سوی آسمان یکی از آدابی است که انبیا بدان پرداخته و اهتمام داشتند. در کتاب اول پادشاهان از کتاب مقدس عبری میخوانیم:
«و سلیمان پیش مذبح خداوند به حضور تمامی جماعت ایستاده، دستهای خود را به سوی آسمان برافراشت.»[۴۲] همانطورکه داوود چنین کرد: «ای خداوند! …آواز تضرّع مرا بشنو، چون نزد تو استغاثه میکنم و دست خود را بر محراب قدس تو بر میافزایم.»[۴۳] حالِ دعای سلیمان نبی نیز چنین بود: «دستهای خود را به سوی آسمان بر افراشت و دعا نمود.»[۴۴]
۱٫۳٫ اصرار بر خواسته
بسیاری افراد به استجابت دعاهاشان دست نمییابند؛ چراکه اصرار نمیورزند. این نگرش از طریق دعای یعقوب و بیباکیِ قدیسگونه نذرکردنش چنین آشکار میشود: «تا مرا برکت ندهی، تو را رها نکنم.»[۴۵] و موسی که فرمود: «و من در کوه(طور) مثل روزهای اولین چهل روز و چهل شب، توقف نمودم و در آن دفعه نیز خداوند مرا اجابت نمود.»[۴۶]
۱٫۴٫ زانوزدن در هنگام دعا
در کتاب دانیال میخوانیم: «دانیال نبی هر روز سه مرتبه زانو میزد و دعا مینمود. او اینچنین نزد خدای خویش دعا میکرد و تسبیح میخواند.»[۴۷]
۱٫۵٫ سجدهکردن
موسی(ع) به زودی رویبهزمین نهاده سجده کرد و گفت:
«ای خداوند! اگر فیالحقیقه منظور نظر تو شدهام مستدعی آنکه خداوند در میان ما بیاید؛ زیرا این قوم گردنکش میباشند. پس خطا و گناه ما را بیامرز و ما را میراث خود بساز٫»[۴۸]
۲٫ شرایط استجابت دعا در کتاب مقدس عبری
شرایط استجابت دعا شامل دو بخش دعاکننده و دعاشونده است.
۲٫۱٫ شرایط دعاکننده
الف. خلوص نیت
در یهودیت تأکید شده که خواندن دعا و نماز باید با خلوص نیّت و احترامآمیز انجام شود: «کسی که دعا و نماز میخواند، باید قلب خود را متوجه آسمان سازد.»[۴۹] و «کسی که دعا و نماز میخواند باید چشمانش را پایین افکنده و قلبش را متوجه بالا سازد.»[۵۰]
ب. بیریایی
داوود در مزامیر خود میگوید: «ای خداوند! عدالت را بشنو و به فریاد من توجه فرما و دعای مرا که از لب بیریا میآید گوش بگیر.»[۵۱]
ج. حُسن ظن به اجابت دعا
از دیگر آداب دعا حسن ظن به خداوند است تا آنجا که اجابت دعا حتمی دانسته شود. داوود نبی چنین فرمود: «ای خدا! تو را خواندهام؛ زیرا که مرا اجابت خواهی نمود. گوش خود را به من فراگیر و سخن مرا بشنو.»[۵۲]
د. ترک گناه
«در کتاب مقدس عبری، نمونههای زیادی وجود دارد که نشان میدهد وقتی انسان در برابر ارادۀ الهی نافرمانی میکند، با تجربیات سختی مواجه میشود. بنابراین اغلب لازم است که زدودن و پالایش صورت بگیرد.»[۵۳]
در کتاب اِشَعیای نبی آمده است: «خطای شما در میان شما و خدای شما حایل شده است و گناهان شما روی او را از شما پوشانیده است تا نشود؛ زیرا که دستهای شما به خون و انگشتهای شما به شرارت آلوده شده است.»[۵۴]
ه. توکل بر یَهوه[۵۵]
توکل بر یهوه از مسایل مهمیاست که در دین یهود و کتاب مقدس عبری ایشان تأکید شده است. انتظار میرود که ایشان کارها و اعمال خود را با توکل بر خداوند انجام دهند و یقین کنند خداوند دعایشان را اجابت میکند: «پدران ما بر تو توکل داشتند، ایشان را خلاصی دادی. نزد تو فریاد بر آوردند و رهایی یافتند؛ بر تو توکل داشتند پس خجل نشدند.»[۵۶]
و. دلْشکسته و مسکینبودن
در مزامیر داوود به اجابت دعای مضطر و مسکین نیز اشاره شده است: «خداوند نزدیک شکستهدلان است و روح کوفتگان را نجات خواهد داد.»[۵۷] و «خداوند به دعای مسکینان توجه نموده و دعای ایشان را خوار نشمرده است.»[۵۸]
ز٫ دعا برای دیگران
در کتاب اول سموئیل درباره ایوب نبی چنین آمده است که وقتی برای دوستانش که آزمونی سخت برای او محسوب میشدند دعا نمود، مشکلاتش برطرف شد:
«و چون ایوب برای اصحاب خود دعا کرد، خداوند مصیبت او را دور ساخت و خداوند به ایوب دو چندان آنچه پیش داشته بود، عطا فرمود.»[۵۹]
ح. نیکوکاری
اشعیای نبی ضمن آنکه شرط استجابت دعا را ترک گناه و شستهشدن دستها از خونبرمیشمرد، میفرماید: اگر میخواهید دعایتان مستجاب شود و خداوند از شما درگذرد باید «نیکوکاری را بیاموزید و انصاف را بطلبید، مظلومان را رهایی دهید، یتیمان را دادرسی کنید و بیوهزنان را حمایت نمایید.»[۶۰]
ط. تضرّع
کتاب مقدس عبری آنجا که اشاره به شفای بیماری سخت و رو به موت حزقیال دارد چنین آورده است:
«آن هنگام اشعیا ابنعاموس نبی نزد وی آمد، و او را گفت: خداوند چنین میگوید: تدارک خانه خود را ببین زیرا میمیری و زنده نخواهی ماند… پس حزقیا زارزار بگریست. آنگاه کلام خداوند بر اشعیا واقع شد که: برگرد و به پیشوای قوم من حزقیا بگو: خدای پدرت (داوود) چنین میگوید: دعای تو را شنیدم و اشکهای تو را دیدم. اینک تو را شفا خواهم داد و در روز سوم به خانه خداوند داخل خواهی شد.»[۶۱]
ی. عدم زیادهروی در ثنای خداوند
مبالغه و زیادهروی در حمد و ثنای خداوند به هنگام خواندن دعا و نماز تقبیح شده است. موسی به هنگام نیایش فقط سه صفتِ بزرگ، جبار و سهمناک[۶۲] را به خداوند نسبت داد و اگر وی این سه صفت را در تورات ذکر نکرده بود و اعضای انجمن کبیر نیز آن را در متن دعا و نماز وارد نکرده بودند نمیتوانستیم آنها را بر زبان بیاوریم.[۶۳]
۲٫۲٫ شرایط دعاشونده
سفر پیدایش، اولین کتاب از مجموعه تورات با اذعان به قدرت لایتناهی خداوند در پیدایش جهان آغاز میشود: «در ابتدا خدا آسمانها و زمین را آفرید… و خدا گفت روشنایی بشود و روشنایی شد… و خدا گفت فلکی باشد و فلک شد …و خدا گفت آبهای زیر آسمان بشود… این نشانگر قدرت خلّاقی است که بر هر یک از ارکان جهان و پس از آن، بر ظهور حیوانات و سرانجام بر آفرینش انسان اعمال میشود.»[۶۴]
بیشک خداوند منشأ نیروهای بیشماری است که در نگرش ما به نام قدرت مطلق خوانده میشود. زیرا انسان قادر نیست به فریاد دو تن در آن واحد گوش کند؛ لیکن ذات قدوس متبارک چنان است که حتی اگر تمام جهانیان به حضورش فریاد زنند، او فریاد همه را میشنود.[۶۵] در سفر خروج میخوانیم: «کیست مانند تو ای خداوند در میان خدایان؟ کیست مانند تو جلیل در قدوسیّت؟ تو مهیب هستی در تسبیح خود و صانع عجایب.»[۶۶]
فصل سوم: آداب و شرایط استجابت دعا در کتاب عهدجدید
۱٫ آداب دعا در کتاب عهدجدید
دعا بیانگر ستایش شایستۀ آفریننده همهچیز و همگان و نیز شامل خواستهای بندگان از خداوند است. فرد مؤمن، رحمت الهی را به التماس میطلبد تا گناهانش آمرزیده شده، ایمان و استقامتش در شریعت استوار گردد. مؤمن مسیحی با خواندن دعایی که عیسی(ع) تعلیم داده است از خداوند میخواهد تا آنچه مطلوب اوست به او بدهد.[۶۷] از لابلای آیات عهدجدید، آداب و شرایطی برای دعا بدست میآید که در زیر بدانها اشاره میشود.
۱٫۱٫ خداخواهی و خداخوانی
جز به حضور خدا نمیتوان دست به دعا برداشت. این مهم در عهدجدید نیز اشاره شده است: «مکتوب است که خدای خود را سجده کن و او را فقط عبادت نما.»[۶۸] در انجیل متی نیز آمده است که: «سؤال کنید که به شما داده خواهد شد؛ بطلبید که خواهید یافت؛ بکوبید که برای شما بازخواهد شد؛ زیرا هرکه سؤال کند، یابد و هرکه بطلبد دریافت کند و هرکه بکوبد برای او گشاده خواهد شد.»[۶۹]
۱٫۲٫ خضوع و خشوع
دعا به درگاه خداوند باید خاضعانه و با کمال خشوع باشد. در انجیل متی آمده است: «هرکه خود را بلند کند پست گردد و هرکه خود را فروتن بسازد سرافراز گردد.»[۷۰]
۳٫۱٫ پوشاندن سر در زنان و سَربرهنهبودن مردان
یکی از آداب دعاکننده در کتاب عهدجدید، پوشش سر در زنان به هنگام دعا و برهنه بودن سر در آقایان است. کتاب عهدجدید چنان به این بحث تأکید کرده که گویی زنان لزوماً باید در هنگام دعا سر خود را بپوشند. در عهدجدید آمده است: «هر مردی که سر پوشیده دعا کند سَر خود را رسوا کرده و هر زنی که سر برهنه دعا کند سر خود را رسوا نموده است.»[۷۱] و نیز همانجا گفته شده که: «آیا شایسته است که زن ناپوشیده نزد خدا دعا کند؟!»[۷۲]
۱٫۴٫ سکوت خانمها
از آداب مهم دعا در کتاب عهدجدید که قابل توجه است، سکوت خانمها در هنگام جلسات دعا در کلیسا است و اینکه ایشان در آن هنگام حق صحبت ندارند. در کتاب عهدجدید آمده است: «زنان شما در کلیسا خاموش باشند؛ زیرا که ایشان را حرفزدن جایز نیست؛ بلکه اطاعت نمودن، چنانچه تورات نیز میگوید.»[۷۳]
۱٫۵٫ دعای نهانی
در کتاب عهدجدید، شرط پاداشدهیِ پدر(خدا) دعای نهانی است. انجیل متی میگوید: «آنگاه که دعا میکنی، به اتاق خویش برو، در را بر روی خود بربند و دعاکن به درگاه پدر خویش که آنجا است، در نهان و پدرت که در نهان میبینید ترا پاداش خواهد داد.»[۷۴]
۱٫۶٫ شُکرگزاری
در آیین مسیحیت، عیسی(ع) همچون هدیه خداوند تلقی شده است. رسالت عیسی(ع) تدبیر نجات و رستگاری انسان است و بدینسان عیسی(ع) در پاسخ شکرگزارانه انسان، نقش میانجی را دارد.
بهمنظور ترویج این پاسخ قابل انتظار، ثنا و شکرگزاری، جایگاهی مرکزی در دعا و آیین عبادی مسیحیت دارد تا آنجا که شُکرگزاری نام خود را به دعای عشای ربانی(دعای شُکر) میبخشد.[۷۵]
۱٫۷٫ اصرار در دعا
در یکی از آیاتی که مربوط به تعالیم عیسی(ع) درباره دعا است میخوانیم: «کیست از شما که دوستی داشته باشد و نصف شب نزد وی آمده و بگوید: ای دوست! سه قرص نان به من بده چونکه یکی از دوستان من از سفر بر من وارد شده و چیزی ندارم که پیش او بگذارم. پس او از اندرون جواب گوید: مرا زحمت مده، زیرا که الان در بسته است و بچههای من در رختخواب با من خفتهاند، نمیتوانم برخاست تا به تو دهم. به شما میگویم هرچند بهعلت دوستی بر نخیزد تا بدو دهد، لیکن به جهت لجاجت خواهد برخواست و هرآنچه حاجت دارد بدو خواهد داد.»[۷۶]
۱٫۸٫ آمینگویی در آغاز و پایان دعا
آمین، واژهای عبری به معنای «پشتیبانی، مقاومتکردن» است و اشاره به میخی در زمین است که برای برپانگهداشتن خیمه(چادر) فرو میکنند، و بیانگر صدق و پایبندی است و به معنای اجابت است. طبق اناجیل، مسیح(ع) بارها مطالب مهم را با یک آمین یا دو آمین آغاز میکرد.[۷۷] برای مثال عیسی میفرماید:
«آمین آمین بشما میگویم که هر آنچه از پدر به اسم من طلب کنید به شما عطا خواهد شد.»[۷۸]
.۲ شرایط استجابت دعا
۲٫۱٫ شرایط دعاکننده
الف. ایمان
در انجیل متی از قول عیسی(ع) آمده است: «هر آنچه با ایمان به دعا طلب کنید خواهید یافت.»[۷۹]
ب. خلوص
یکی از آداب بسیار مهم در کتاب عهدجدید، دعای بیریا است؛ زیرا ریا گناهی است که مانع ادب در دعا میشود. انجیل متی سفارش میکند: «چون عبادت کنی، مانند ریاکاران مباش؛ زیرا خوش دارند که در کنایس و گوشههای کوچهها ایستاده، نماز گزارند تا مردم ایشان را ببینند.»[۸۰]
ج. به نام عیسی(ع) به جای آوردن
نام عیسی(ع) بین مسیحیان از تقدس زیادی برخوردار است و از جانب او معجزات فراوانی دیده و شنیده شدهو در میان ایشان نام عیسی(ع) کارکرد وسیله را در اجابت دعا دارد. کتاب عهدجدید در نقاط زیادی این موضوع را تصدیق میکند. برای نمونه به یک نمونه اشاره میشود: «هرگاه دو نفر از شما در زمین درباره هرچه بخواهند متفق شوند، هر آینه از جانب پدر من(خداوند) که در آسمان است برای ایشان کرده خواهد شد. زیراجایی که دو یا سه نفر به اسم من(عیسی) جمع شوند، آنجا میان ایشان حاضرم.»[۸۱]
د. طلب امر نیکو
یکی از شرایط استجابت دعا در کتاب عهدجدید، طلب امر نیکو و خواسته خیر از خداوند است به گونهای که در جایجای کتاب به آن اشاره شده است. از امور نیکویی که در کتاب عهدجدید بدان اشاره شده است میتوان به خواستن روحُالقدس،[۸۲]و[۸۳] بخشایش،[۸۴] دعا در جمع[۸۵] و دعا در حق دیگران[۸۶] اشاره کرد.
بهطورمثال در انجیل متی میخوانیم: «… چقدر زیاده پدر شما که در آسمان است چیزهای نیکو را به آنانی که از او سؤال میکنند، خواهد بخشید.»[۸۷]
۲٫۲٫ شرایط دعاشونده
دعا باید با اعتماد به احسان پدر[۸۸] باشد.در کتاب عهدجدید، اسامی خداوند بسیار است؛ اما معروفترین آن پدر است. فرد دعاکننده باید بداند که در پیشگاه چه کسی دعا میکند و به پدر اعتماد داشته باشد و توکل بر او کند همانطورکه در انجیل متی میخوانیم: «پدر شما حاجات شما را میداند پیش از آنکه از او سؤال کنید.»[۸۹]
فصل چهارم. امتیاز قرآن در مقوله آداب و شرایط استجابت دعا
۱٫ امتیاز قرآن در مقوله آداب دعا
در بخش آداب دعا، هر سه کتاب مقدس به موارد روشنی پرداختهاند. در قرآن گفته شده که دعاکننده باید دعا را با حمد وسپاس الهی و با نام خدا(بهویژه با واژه «رب») آغاز کند، پاکیزه باشد و آهسته بخواند و دستها را به سمت آسمان بلند کند.
در کتاب مقدس عبری نیز شبیه به همین آداب آمده است؛ مانند توجه به حضور خدا، اصرار بر خواسته و زانوزدن و سجدهکردن.
در کتاب عهدجدید نیز گفته شده که دعاکننده باید خدا را بخواند، حالت خضوع داشته باشد، اصرار بر خواسته داشته باشد، در زنان، سر را بپوشاند و در مردان باز نگهدارد، و اینکه در آغاز و پایان، آمین گوید.
اما امتیاز ویژه قرآن بر توجه خوانش خدا در آغاز فرازهای ادعیه است. انبیا و مؤمنان بهعنوان اسوههای دینی، خداوند را با واژۀ «رب» میخواندند. بنابراین طبق قرآن بهتر آن است که از ربوبیت پروردگار یاد شود.[۹۰]
از تشابههای قرآن و عهدجدید نسبت به کتاب مقدس عبری، دعا در پنهانی است.[۹۱] نیز از تشابههای قرآن و کتاب مقدس عبری نسبت به عهدجدید، تبتّل(بلندکردن دست به سوی آسمان) است.[۹۲]
از نکات قابل ذکر در کتاب عهدجدید، ادب سکوت بانوان به هنگام دعا است.[۹۳]
۲٫ امتیاز قرآن در مقولۀ استجابت دعا
۲٫۱٫ امتیاز در بخش دعاکننده
در بخش دعاکننده، هر سه کتاب به موارد روشن و دقیقی اشاره دارند. قرآن و کتاب مقدس عبری با دقت بیشتری به این مهم پرداختهاند؛ مانند: شناخت دعا، اخلاص، توکل، دوری از گناه، دعا بر دیگران و نیکوکاری. در کتاب عهدجدید، موارد اشاره شده به اعتبار کمیت، محدود به مؤمنانه و بیریابودن هستند.
امتیاز مهم قرآن در این بخش بر سایر کتب مقدس ابراهیمی، ویژگی وساطت و شفاعت در دعا است. کتاب مقدس عبری هرگونه وساطت را از طرف انبیا و اولیا میان بنده و خداوند رَد میکند.[۹۴] در این کتاب میخوانیم که خداوند خطاب به ارمیا میگوید: «تو برای این قوم دعا مکن و به جهت ایشان، آواز تضّرع و استغاثه بلند منما و نزد من شفاعت مکن، زیرا که تو را اجابت نخواهم کرد.»[۹۵]
اما پیامبراکرم(ص)آنچنانکه قرآنکریم[۹۶] بیان میدارد حتی برای امت گنهکارش دست به دعا بر میدارد و دعایش مورد اجابت قرار میگیرد. در تعالیم قرآنی، رسولاکرم(ص) شأنی عظیم دارد، آنچنانکه خداوند با تعبیر «وأستغفر لهم» و نه «وأستغفرت لهم» به استغفار و شفاعت پیامبر(ص) اهمیت و حرمت داد.[۹۷]
دیگر امتیاز مهم قرآن نسبت به عهدجدید در بخش دعاکننده، شرط ایمان و عمل در دعا است. طبق مذهب کاتولیک و در نگاه پولس(دومین مؤسس دین مسیحیت)[۹۸]، حقیقت مسیح در باطن فرد مؤمن تجلی میکند و از این جهت برای او ضرورت ندارد که دائماً به دستورات رسمی و قوانین دینی رجوع کند و حلال و حرام را از روی آنها تشخیص دهد.[۹۹] به هر روی آنچه در نزد پولس مهم است ایمان به مسیح است نه عمل به شریعت.[۱۰۰]
مسیحیان پروتستان نیز بر این باورند که هرچند اعمال صالح، نیک و پسندیده است؛ اما هیچ استحقاقی برای انسان نمیآورد؛ بلکه مؤمن را خدا به لطف و فیض خود نجات میدهد نه در اعمال.[۱۰۱]
بدیهی است که این اعتقاد باعث فاصلۀ مؤمن مسیحیان از جامعه و بروز پدیدۀ ترک از دنیاست که قرآن آن را بدعت شمرده است.[۱۰۲]
اما طبق قرآن، ایمان همیشه توأم با عمل است[۱۰۳] و در مورد دعا نیز همچنانکه در شرایط استجابت دعا گذشت دعا فقط همراه با عمل پذیرفته است.[۱۰۴]
۲٫۲٫ امتیاز دعاشونده در قرآن نسبت به سایر کتب مقدس
در یهودیت نقطه آغاز پیوند آدمی با خدا بلکه اساساً نقطه آغاز دیانت یهود، «ترس از خدا» است. در سفر تثنیه چنین آمده است: «از یهوه خدای خود بترسیم»[۱۰۵] و «تا از یهوه خدای خود، ترسان شده جمیع فرامین و اوامری را که من به شما امر میکنم نگاه داری.»[۱۰۶] در چنین پیوندی میان بنده و خدا، انسان موجودی مُکره است. روشن است در چنین تعاملی، بنده با رغبت و شوق به انجام فرمان تن نمیدهد و تلاش میکند خود را از زیر بار فرمان برهاند.[۱۰۷] این بدان معنا نیست که در کتاب مقدس عبری سخنی از دوستی و محبت نیامده است؛ همانطور که در تثنیه میخوانیم: «یهوه خدای خود را دوست بدارید»[۱۰۸] امّا واقعیت آن است که خداشناسیِ کتاب مقدس عبری بلکه دیانت آن، بر محور خشیت الهی میچرخد.[۱۰۹]
در مسیحیت نیز از روزگاران قدیم کلمات تشریفاتیِ «به نام پدر و پسرو روحُالقدس» که از انجیل متی[۱۱۰]گرفته شده، در هنگام غسل تعمید مسیحیان به کار میرفته است. این کلمات البته که نیاز به توضیح داشتند. اما به تدریج عمل پرستش عیسی به عنوان خدا در جماعات مسیحی به شکل سرسپردگیِ پذیرفته شدهای تبدیل شد. دانشمندان الهیات مسیحی باید معنای آن را برای محققان مشرک توضیح میدادند؛ در غیر اینصورت مسیحیت در نظر آنها بازگشت به چند خدایی مینمود.[۱۱۱] این عینیت شخصی خدا حداقل در سنّت مسیحی بر نام پدر مبتنی است. بنابراین جانشینکردن این نام (خدا به پدر) ضرورتاً رویآوردن به سوی خدای دیگر را نتیجه میدهد. بزرگان مسیحی معتقدند نقد تصویر خدا به صورت یک ذهن شخصی نقدی محکم است.[۱۱۲]
کتاب مقدس عبری و عهدجدید هرکدام دچار نقایص بزرگی در فهم خدا هستند. اما خدا در قرآن، منزه از صفات بشری و ممکنات است؛[۱۱۳] بهویژه آنکه در ابتدای هر سوره قرآن با صفت رحمت تصویر شده است: «بسم الله الرحمن الرحیم». البته در قرآنکریم اوصافی همچون شدیدُالعقاب[۱۱۴] نیز ذکر شده است؛ اما در کنار وصف شدیدُالعقاب، سه وصف از اوصاف رحمت آمده که دلیل بر سبقت رحمت الهی بر غضب است.[۱۱۵]
نتیجه
مقالۀ حاضر نشانگر کاملبودن آخرین نسخۀ الهی بدون تحریف یعنی قرآن است. این سند برای ابنای بشر فروفرستاده شده و ابدی است. از اینرو نویسنده از رهگذر پژوهش در نصوص سه کتاب مقدس ابراهیمی، پرداخت به این مقوله را بهانهای برای اثبات برتری مضمونیِ قرآن دستکم در مقولۀ آداب و شرایط استجابت دعا نسبت به سایر کتب مقدس ابراهیمی شمرده است.
سه کتاب مقدس از آنجا که نزد معتقدان موحّدشان محترم است، میتواند بیشازپیش، محور گفتگوهای معتقدان قرار گیرد تا در جدالی احسن و هماوردی علمی و مبتنی بر نصوص به داوری منصفانه منجر شود. مشترکات فراوانی در این سه کتاب هست که توجه متخصصین را به خود جلب میکند تا در این میز گفتگو شرکت کنند و با رویکرد تطبیقی به هماورد برخیزند.
منابع
قرآنکریم (براساس ترجمه محمدمهدی فولادوند).
کتاب مقدس (براساس ترجمه انجمن کتاب مقدس ایران).
- اگریدی، ا. جوآن، مسیحیت و بدعتها، ترجمه عبدالرحیم سلیمانیاردستانی، موسسه فرهنگی طه، قم، ۱۳۸۴ش.
- الامیر کانی، جیمس انس، نظامُالتعلیم فی علم اللاهوت القویم، بیجا، بیتا.
- باقریفر، علی، نیایش، ضرورت زندگی(برگزیده مقالات همایش نیایش، ضرورت زندگی)، مؤسسه فرهنگی دینپژوهی بشرا، چاول، تهران، ۱۳۷۸ش.
- بوبر، مارتین، کسوف خداوند، ترجمه عباس کاشف، سپهر اندیشه، تهران، ۱۳۸۰ش.
- پاندر، کاترین، قدرت دعا، ترجمه مینا اعظامی، نشر میترا، چپنجم، تهران، ۱۳۸۶ش.
- پانن برگ، ولفهارت، درآمدی در الاهیات نظاممند، ترجمه عبدالرحیم سلیمانیاردستانی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاول، قم، ۱۳۸۶ش.
- سالتز، آدین اشتاین، سیری در تلمود، ترجمه باقر طالبیدارابی، انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاول، قم، ۱۳۸۳ش.
- سبزوارینجفی، محمدبن حبیبالله، الجدید فی تفسیر القرآن المجید، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۶ق.
- سلیمانیاردستانی، عبدالرحیم، درآمدی بر الاهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت، کتاب طه، قم، ۱۳۸۲ش.
- شمخی، مینا، آیین نیایش در قرآن، انتشارت هستینما، تهران، ۱۳۷۸ش.
- صادقنیا، مهراب، “خدای عهد عتیق”، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، فصلنامه هفت آسمان، ش۱۵، قم، ۱۳۸۱٫
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، ترجمه سید محمدباقر موسویهمدانی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، بیتا.
- طبرسی، حسنبن فضل، جوامعُالجامع، ترجمه مترجمان، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستانقدسرضوی، مشهد، ۱۳۷۷ش.
- طوسی، محمدبن حسن، التبیان فی تفسیرالقرآن، داراحیاء التراث العربی، بیروت، بیتا.
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، تهران، ۱۳۸۳ش.
- کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، ترجمه محمد باقرکمرهای، انتشارات اسوه، بیتا.
- کهن، ابراهام، گنجینهای از تلمود، امیرفریدون گرگانی، نشر اساطیر، چاول، تهران، ۱۳۸۲ش.
- ماسون دنیز، قرآن و کتاب مقدس، درونمایههای مشترک، ترجمه فاطمهسادات تهامی، نشر سهروردی، چاول، تهران، ۱۳۸۵ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحارُالانوار الجامعه لدرر الاخبار الائمه الاطهار، موسسه الوفاء، بیروت، ۴۰۴ق.
- محمدیان، بهرام و دیگران، دایرهالمعارف کتاب مقدس، روز نو، چاول، تهران، ۱۳۸۰ش.
- مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چ۲۷، قم، ۳۷۰ش.
- مهروش فرهنگ، مروری بر گستره دعاپژوهی، انتشارات بصیرت، چاول، تهران، ۱۳۸۹ش.
- ناس، جان بایر، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علیاصغر حکمت، انتشارات علمیفرهنگی، چیازدهم، تهران، ۱۳۸۰ش.
- وحیدی، شهابالدین، دانشنامه دین، هفت آسمان(فصلنامه تخصصی ادیان و مذاهب)، سال هشتم، پاییز ۸۵، ش۳۱٫
هینلز، جانآر، فرهنگ ادیان جهان، گروه مترجمان، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، تهران،
——————————-
پانوشت:
[۱]. متی، ۶: ۱۰؛ لوقا، ۱۱: ۳٫
[۲]. نحل/۲۵٫
[۳]. اعراف/۵۵٫
[۴]. محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ترجمه محمدباقر کمرهای، ج۶، ص۵۷٫
[۵]. اسراء/۱۱۰٫
[۶]. رک: محمدبن حبیبالله سبزوارینجفی، الجدید فی تفسیر القرآنالمجید، ج۴، ص۳۷۳؛ محسن قرائتی، تفسیر نور، ج۴، ص۸۳٫
[۷]. مریم/۳٫
[۸]. اعراف/۵۵٫
[۹]. رک: محمدبن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ج۴، ص۴۲۵٫
[۱۰]. مدثر/۴٫
[۱۱]. رک: ابراهیم غفاری، آیین نیایش، ص۱۷۶-۱۷۷٫
[۱۲]. مؤمنون/۹۷٫
[۱۳]. شعراء/۸۳٫
[۱۴]. رک: ناصر مکارمشیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۳۴٫
[۱۵]. مریم/۴۸٫
[۱۶]. ر.ک: محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۴۷۵٫
[۱۷]. غافر/۷٫
[۱۸]. مینا شمخی، آیین نیایش در قرآن، ص۸۰٫
[۱۹]. مزمل/۸٫
[۲۰]. برای بیشتر ر.ک: سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ترجمه سید محمدباقر موسویهمدانی، ج۲۰، ص۱۳٫
[۲۱]. غافر/۶۰٫
[۲۲]. بقره/۱۸۶٫
[۲۳]. رک: علی باقریفر، نیایش، ضرورت زندگی، ص۴۸٫
[۲۴]. بقره/۱۸۶٫
[۲۵]. رک: محمدباقر مجلسی بحارُالانوار الجامعۀ لدرر الأخبار الأئمۀالأطهار، ج ۹۳، ص۳۲۳٫
[۲۶]. نمل/۶۲٫
[۲۷]. انعام/۱۶۲٫
[۲۸]. حمد/۶٫
[۲۹]. بقره/۲۰۱٫
[۳۰]. انفال/۲٫
[۳۱]. «این است اندرزی که به آنکه به خدا و روز بازپسین ایمان دارد، داده می شود، و هرکس از خدا پروا کند (خدا) برای او راه بیرون شدنی قرار می دهد؛ و از آنجایی که حسابش را نمیکند به او روزی می رساند، و هرکس بر خدا اعتماد کند، او برای وی بس است. خدا فرمانش را به انجام رساننده است. به راستی خدا برای هرچیز اندازهای مقرر کرده است.»(طلاق/۳-۲).
[۳۲]. ر.ک: محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۸۴٫
[۳۳]. بقره/۱۷۲٫
[۳۴]. مائده/۳۵٫
[۳۵].محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۴۴٫
[۳۶]. نور/۴۵٫
[۳۷]. عامترین اصطلاح یهودی برای مفهوم حلول خدا در جهان و بیانگر نزدیکی خدا به نوع بشر و توجه مهرورزانه او به انسان. (جان آر هینلز، فرهنگ ادیان جهان، گروه مترجمان، ص۴۱۱).
[۳۸]. رک: ابراهام کهن، گنجینهای از تلمود، ترجمه امیر فریدون گرگانی، ص۱۰۱٫
[۳۹]. مزامیر، ۱۶: ۸٫
[۴۰]. تلمود(تورات شفاهی یهود)؛ شامل ۵۱۷ فصل در قالب ۶۳ رساله و به ۶ بخش اصلی تقسیم شده که یکی از آنها سِدِر زراعیم(بذرها) و شامل ۷۴ فصل است که به ۱۱ رساله تقسیم شده و یکی از رسالهها براخوت است که حاوی ادعیه و نمازهای یومیه یهود است. برای بیشتر رک: سالتز، آدین اشتاین، سیری در تلمود، ترجمه باقر طالبیدارابی، ص۱۳۷-۱۴۳؛ جان آر، هینلز، فرهنگ ادیان جهان، گروه مترجمان، ص۱۹۹٫
[۴۱]. رک: تلمود براخوت، ۲۸ب، به نقل از ابراهام، کهن، گنجینهای از تلمود، ترجمه امیر فریدون گرگانی، ص۱۰۱٫
[۴۲]. اول پادشاهان ۸ : ۲۲٫
[۴۳]. همان، ۲۸: ۲٫
[۴۴]. اول پادشاهان، ۸: ۲۳٫
[۴۵]. پیدایش، ۳۲ : ۲۶٫
[۴۶]. ر.ک: تثنیه، ۱۰:۱۰٫
[۴۷]. دانیال، ۶ : ۱۱٫
[۴۸]. خروج، ۳۴ : ۹٫۸٫
[۴۹]. تلمود براخوت، ۳۱ الف.
[۵۰]. ابراهام کهن، خدا، جهان، انسان، و ماشیح در آموزههای یهود، ترجمه امیر فریدون گرگانی، ص۱۴۹٫
[۵۱]. مزامیر، ۱۷ : ۱٫
[۵۲]. همان، ۱۷: ۶٫
[۵۳]. کاترین پاندر، قدرت دعا، ترجمه مینا اعظامی، ج۱، ص۶۸٫۶۷٫
[۵۴]. همان، ۵۹ : ۲٫۴٫
[۵۵]. یهوه از اسامی خدای قوم یهود و مهمترین نام خدا در کتاب مقدس عبری است؛ بهرام محمدیان و دیگران، دایرۀُالمعارف کتاب مقدس، ص۴۹۵٫
[۵۶]. مزامیر، ۲۲ : ۵٫۴٫
[۵۷]. همان، ۳۴ : ۱۸٫
[۵۸]. همان، ۱۰۲ : ۱۷٫
[۵۹]. ایوب، ۴۲: ۱۰٫
[۶۰]. اشعیا، ۱ : ۱۷٫
[۶۱]. دوم پادشاهان، ۲۰: ۲٫۶٫
[۶۲]. تثنیه، ۱۰ : ۱۷٫
[۶۳]. ر.ک: ابراهام کهن، گنجینهای از تلمود، ترجمه امیر فریدون گرگانی، ص۱۰۴٫
[۶۴]. پیدایش، ۱ : ۳۱٫۱٫
[۶۵]ـ رک: تلمود براخوت ۳۶٫
[۶۶]. خروج، ۱۱ : ۱۵٫
[۶۷]. رک: دنیز ماسون، قرآن و کتاب مقدس (درونمایههای مشترک)، ترجمه فاطمهسادات تهامی، ج۲، ص۷۱۵٫
[۶۸]. متی، ۴ :۱۰٫
[۶۹]. متی، ۷ : ۷٫۸٫
[۷۰]. لوقا، ۱۸ :۱۴؛ متی، ۲۳ :۱۲؛ لوقا، ۱۴ :۱۱٫
[۷۱]. اول قرنتیان، ۱۱ :۴٫۵٫
[۷۲]. اول قرنتیان، ۱۱ :۱۳٫
[۷۳]. اول قرنتیان، ۱۴ :۳۴٫
[۷۴]. متی، ۶ :۶٫
[۷۵]. رک: دایرۀُالمعارف بریتانیکا، به نقل از فرهنگ مهروش، مروری بر گستره دعاپژوهی، ص۳۵٫
[۷۶]. لوقا، ۱۱: ۵٫ ۸٫
[۷۷]. رک، شهابالدین وحیدی، دانشنامه دین، هفت آسمان(فصلنامه تخصصی ادیان و مذاهب)، سال هشتم، پاییز ۸۵، شماره ۳۱، واژه آمین ص۲۳۰٫
[۷۸]. یوحنا، ۱۶ : ۲۳٫
[۷۹]. متی، ۲۱ :۲۲٫
[۸۰]. متی، ۶ : ۵٫
[۸۱]. متی، ۱۸: ۱۹٫۲۰٫
[۸۲]. روحُالقدس یکی از سه شخصیت تثلیث است(مرقس، ۱۱:۱) برای بیشتر ر.ک: بهرام محمدیان و دیگران، دایرۀالمعارف کتاب مقدس، ص۵۵۴٫۵۵۶٫
[۸۳]. لوقا، ۱۱ : ۱۳٫
[۸۴]. مرقس، ۱۱ : ۲۵٫
[۸۵]. متی، ۱۸ :۱۹٫
[۸۶]. رساله یعقوب، ۵ :۱۶٫
[۸۷]. متی، ۷ :۱۱٫
[۸۸]. رک، بهرام محمدیان و دیگران، دایرۀُالمعارف کتاب مقدس، ص۴۹۷٫
[۸۹]. همان، ۶ :۸٫
[۹۰]. رک: ناصر، مکارمشیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۳۴٫
[۹۱]. خداوند میفرماید: «ادْعُواْ رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَهً إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ»(اعراف/۵۵). و در عهدجدید میخوانیم: «آنگاه که دعا میکنی، به اتاق خویش برو، در را بر روی خود بربند و دعاکن به درگاه پدر خویش که آنجا است، در نهان و پدرت که در نهان میبینید ترا پاداش خواهد داد.»(متی، ۶ :۶).
[۹۲]. قرآن در اینباره میفرماید: «وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا»(مزمل/۸)؛ و در کتاب مقدس عبری آمده است: «و سلیمان پیش مذبح خداوند به حضور تمامی جماعت ایستاده، دستهای خود را به سوی آسمان برافراشت.»(اول پادشاهان ۲۲:۸).
[۹۳]. «زنان شما در کلیسا خاموش باشند؛ زیرا جایز نیست صحبت کردن زن؛ بلکه اطاعت نمودن، چنانچه تورات نیز میگوید.» اول قرنتیان ۱۱: ۴-۵٫
[۹۴]. رک، دُنیز ماسون، قرآن و کتاب مقدس، ترجمه فاطمهسادات تهامی، ج۲، ص۷۱۸٫
[۹۵]. ارمیا، ۱۶:۷٫
[۹۶]. نساء/۶۴٫
[۹۷]. رک: فضلبن حسن طبرسی، جوامعُالجامع، ترجمه مترجمان، ج۱، ص۶۱۸٫
[۹۸]. دومین مؤسس دین مسیحیت و معتقد به الوهیت عیسی و شأنی فراتر از معلم. رک: جان بایر ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۶۱۳-۶۱۶٫
[۹۹]. رک: همان، ص۶۱۳٫۶۱۲٫
[۱۰۰]. رک: رساله پولس به غلاطیان، ۲:۱۶؛ رک: رساله به رومیان، ۱۴: ۲۲٫
[۱۰۱]. رک: القس جیمس انس الامیرکانی، نظامُالتعلیم فی علماللاهوتالقویم، ج۲، ص۳۷۵ به نقل از درآمدی بر الاهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت، عبدالرحیم سلیمانیاردستانی، ص۱۹۴٫۱۹۵٫
[۱۰۲]. برای بیشتر ر.ک: حدید/۲۷٫
[۱۰۳]. ر.ک: محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۸۴٫
[۱۰۴]. طلاق/۲-۳٫
[۱۰۵]. تثنیه، ۲۴:۶٫
[۱۰۶]. تثنیه، ۲:۶٫
[۱۰۷]. رک: مهراب صادقنیا، “خدای عهدعتیق”، هفتآسمان، ص۲۲۱٫
[۱۰۸]. تثنیه، ۲:۶٫
[۱۰۹]. رک: مارتین بوبر، کسوف خداوند، ترجمه عباس کاشف، ص۱۰۲٫
[۱۱۰]. متی، ۲۸: ۱۹-۲۰٫
[۱۱۱]. رک: جوآن أ. اگریدی، مسیحیت و بدعتها، ترجمه عبدالرحیم سلیمانیاردستانی، ص۱۴۲-۱۴۳٫
[۱۱۲]. رک: پانن برگ ولفهارت، درآمدی بر الهیات نظاممند، ترجمه عبدالرحیم سلیمانیاردستانی، ص۷۶٫۷۷٫
[۱۱۳]. سوره اخلاص.
[۱۱۴]. غافر/۳٫
[۱۱۵]. رک: ناصر مکارمشیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۱۱٫