رشد چشمگیر نشریات علمی پس از انقلاب، به ویژه در دهه اخیر، آشکارا جلوهگری میکند. با تمام فوایدی که ارمغانِ این تحولِ زیباست، جای تأسف است که آمیختن نامبارک و جابجایی شوم “وسیله” با “هدف” جلوههای کارآمدیِ این رسانه فرهنگساز را هرچه بیشتر کاسته است.
در حوزه علوم اسلامی، نویسندگان مقالات چنان در تاروپود مباحث علمی ـ تخصصی فرو رفتهاند که نه تنها به دامنه قله هدف نرسیدهاند که هر روز به فاصله خود با آن نیز افزودهاند. گویا چرایی تحقیق و پژوهش در غبار فراموشی مدفون شده، جایگاه دین به عنوان ابزار شناسایی استعدادها و تواناییهای انسان و راهنمایی او به سوی شکوفایی قوای درونیاش، از ذهنها رخت بربسته است. مگر نه اینکه هدف نهایی پژوهشهای دینی باید جستجوی روشهایی کارآمد برای واکاوی راز و رمزهای نهفته در انسان ـ این موجود پیچیده و شگرف ـ باشد؟ حتی با نگاهی اجمالی فرسنگها فاصله تا رسیدن به این هدف نهایی قابل مشاهده است. چگونه است که پژوهشگران در مقالات علوم اسلامی نه پیجویِ درمان دردها و رفع آشفتگیهای انسان و نه جویای ارائه اسباب آرامش و کسب لذات پسندیده و کامیابی انساناند؟
آنچه هنگام تورق پژوهشهای امروز در مردمک چشم جای میگیرد، موضوعات خشک و ناکارآمدی است که فارغ از هرگونه درمانگری، افزایش امراض و بیماریها را درپی دارد. و این راه که آخر به وصال ترکستان میرسد، یادآور آن مسافری است که غافل از فرصت کم و مسافت زیاد، پل را به جای وسیلهای برای گذشتن، آنچنان مشتاقانه میکاوید گویا آمده است تا تنها همین را دریابد و ناآگاهانه نه فرصتی باقی دارد و نه میتواند دل از پل برکَنَد تا به آن سوی ـ هدف ـ برسد! اکنون وقت آن است تا غبار ناآگاهی و غفلت از دیدگان بشوییم و از چهره اهداف زنگار برگیریم ـ با نور نگاه کنیم نه این که به نور خیره شویم ـ و تحقیقات و پژوهشهای اسلامی را وسیله کنیم تا پاسخهایی واقعی برای نیازهای بیرونی و درونی انسان بیابیم!
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست